معنی جولانگاه - جستجوی لغت در جدول جو
جولانگاه
تاختگاه، ساحت، عرصه، میدان
ادامه...
تاختگاه، ساحت، عرصه، میدان
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر وانگاه
وانگاه
آن زمان، آن وقت، با وجود این،
برای مثال افسر خاقان وانگاه سر خاک آلود / خیمۀ سلطان وانگاه فضای درویش
(سعدی۳ - ۷۳۸)
ادامه...
آن زمان، آن وقت، با وجود این،
برای مِثال افسر خاقان وانگاه سر خاک آلود / خیمۀ سلطان وانگاه فضای درویش
(سعدی۳ - ۷۳۸)
فرهنگ فارسی عمید
دورانگاه
(دَ /دَ وَ)
دورانگه. رجوع به دورانگه شود
ادامه...
دورانگه. رجوع به دورانگه شود
لغت نامه دهخدا
تصویر جوله گاه
جوله گاه
جوله زار مرغزار
ادامه...
جوله زار مرغزار
فرهنگ لغت هوشیار
خوانگاه
خانه سرا، محلی که درویشان و مرشدان در آن سکونت کنند و رسوم و آداب تصوف را اجرا نمایند
ادامه...
خانه سرا، محلی که درویشان و مرشدان در آن سکونت کنند و رسوم و آداب تصوف را اجرا نمایند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر وانگاه
وانگاه
و آن زمان، بعلاوه وانگهی
ادامه...
و آن زمان، بعلاوه وانگهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر وانگاه
وانگاه
و آن زمان، به علاوه، وانگهی
ادامه...
و آن زمان، به علاوه، وانگهی
فرهنگ فارسی معین