جدول جو
جدول جو

معنی جوسنگ - جستجوی لغت در جدول جو

جوسنگ
واحد اندازه گیری وزن برابر با یک جو، برای مثال به چندین سر تیغ الماس رنگ / نسفتند جوسنگ این خاره سنگ (نظامی۵ - ۹۰۳)
تصویری از جوسنگ
تصویر جوسنگ
فرهنگ فارسی عمید
جوسنگ
مقدار یک جو همچند یک جو در وزن و کوچکی معادل یک گندم
تصویری از جوسنگ
تصویر جوسنگ
فرهنگ لغت هوشیار
جوسنگ((جُ سَ))
مقدار یک جو
تصویری از جوسنگ
تصویر جوسنگ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ)
قناعت است، که راضی بودن باشد بر آنچه میسرگردد و ترک حرص نمودن. (برهان) (آنندراج). قناعت و عدم حرص و رضای به چیزی کم و اندک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
دهی از بخش بجستان شهرستان گناباد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و ارزن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(وَ سَ)
لیمودارو باشد، و آن گیاهی است کوهی که از درزهای سنگ رویدو گل آن بوی لیمو میکند، و معرب آن وسنج است، و طبیعت آن گرم و خشک. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مصحف وشیگ. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به وشیگ شود
لغت نامه دهخدا
(جَ / جُو سَ)
سنگی را گویند که به وزن نیم جو باشد یا مقداری که به وزن نیم جو باشد. (برهان قاطع). وزنه ای که معادل نیم گندم باشد. (ناظم الاطباء). معادل وزن نصف دانۀ جو
لغت نامه دهخدا
تصویری از وسنگ
تصویر وسنگ
لیمودارو
فرهنگ لغت هوشیار
هاون
فرهنگ گویش مازندرانی
جویدن
فرهنگ گویش مازندرانی