جدول جو
جدول جو

معنی جوجوک - جستجوی لغت در جدول جو

جوجوک
جوجه، پستان دختری که تازه به بلوغ رسیده باشد، زایده
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جوجگک
تصویر جوجگک
جوجۀ کوچک، برای مثال ای جوجگک به سال و به بالا بلند، زه / ای باد و زلف بافتۀ چون دو کمند، زه (طاهربن فضل - شاعران بی دیوان - ۱۷۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جوجگک
تصویر جوجگک
مصغر جوجه جوجه کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوجو
تصویر جوجو
اندک اندک کم کم. نوزاد پرندگان، نوزاد مرغ خانگی بچه ماکیان
فرهنگ لغت هوشیار
سبزه ای که برای سفره هفت سین سبز کنند
فرهنگ گویش مازندرانی
زخمی که در اثر عفونت مثل نوک پستان بیرون زده باشد، زخم بسیار
فرهنگ گویش مازندرانی
پستان زن، نوک پستان
فرهنگ گویش مازندرانی