جدول جو
جدول جو

معنی جوانب - جستجوی لغت در جدول جو

جوانب
جمع جانب
تصویری از جوانب
تصویر جوانب
فرهنگ لغت هوشیار
جوانب((جَ نِ))
جمع جانب، کناره ها
تصویری از جوانب
تصویر جوانب
فرهنگ فارسی معین
جوانب
جهات، اطراف، حوالی، حول وحوش
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جوانه
تصویر جوانه
(دخترانه)
جوان، گل جوانه، اندام نورس فشرده و قابل رشدی در گیاه که در انتهای شاخه، کنار دمبرگ وجود دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جوانک
تصویر جوانک
پسر جوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
مقابل پیری، جوان بودن
در علم جامعه شناسی فاصلۀ سنی از ۱۸ تا ۲۵ سالگی
کنایه از کم تجربگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جوانه
تصویر جوانه
اندامی نورس شبیه برگ های ریز که در سر شاخه و در بغل برگ و در اطراف شاخه های درخت می روید و از فلس های متعدد ساخته شده و بعد از باز شدن به شکل برگ درمی آید، تژ، دانه ای که مرحلۀ رشد آن به تازگی آغاز شده است، کنایه از تازه، نو، کنایه از جوان
جوانه زدن: جوانه برآوردن گیاه، کنایه از به وجود آمدن مثلاً عشق در وجودش جوانه زده بود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
زنیان، گیاهی خودرو با گلهای سفید و دانه هایی زرد رنگ و خوش بو با طعم کمی تند و تلخ که گاهی روی نان می ریخته اند و برای تهیه اسانس کاربرد دارد، زینان، زینیان، نینیا، ساسم، نغن، نغنخوٰاد، نغنخوٰالان، نانخوٰاه، نان خوٰاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جحانب
تصویر جحانب
کوتاه، قلیل، کم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
مقابل پیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوانه
تصویر جوانه
مرد جوان، شاخه تازه درخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوانح
تصویر جوانح
استخوانهای پهلوی، نزدیک سینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوارب
تصویر جوارب
از ریشه پارسی، جمع جورب، گرب ها گوارب ها پایتابه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواذب
تصویر جواذب
جمع جاذب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوانه
تصویر جوانه
((جَ نِ))
شاخه تازه درخت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
Youngness, Youth, Youthfulness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
jeunesse
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
ความเป็นหนุ่มสาว , วัยหนุ่มสาว , ความเยาว์วัย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
ujana, hali ya ujana
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
gençlik, gençlik duygusu
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
젊음 , 청년
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
若さ , 青春 , 若々しさ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
צְעִירוּת , נְעוּרִים , נְעוּרִיוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
युवावस्था , युवा , तरुणाई
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
muda, masa muda, keremajaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
Jugendlichkeit, Jugend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
jeugdigheid, jeugd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
juventud, lozanía
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
giovinezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
juventude
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
年轻 , 青年
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
młodość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
молодість , юність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
молодость , молодёжь
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جوانی
تصویر جوانی
তারুণ্য , যৌবন , যৌবনতা
دیکشنری فارسی به بنگالی