جدول جو
جدول جو

معنی جهیزیه - جستجوی لغت در جدول جو

جهیزیه
اسباب، رخت، اثاث و چیزهای دیگر که عروس با خود به خانۀ داماد می برد
تصویری از جهیزیه
تصویر جهیزیه
فرهنگ فارسی عمید
جهیزیه
جهاز عروس
تصویری از جهیزیه
تصویر جهیزیه
فرهنگ لغت هوشیار
جهیزیه((جَ یّ))
واژه ای است گرفته شده از عربی به معنی اسباب و اثاثیه ای که عروس با خود به خانه داماد می برد، جهیز
تصویری از جهیزیه
تصویر جهیزیه
فرهنگ فارسی معین
جهیزیه
وردک
تصویری از جهیزیه
تصویر جهیزیه
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جسم جامد و غیرحاجب ماورا به شکل عدس که در قسمت خلفی حدقۀ چشم قرار دارد، عدسی چشم
فرهنگ فارسی عمید
عطیه ای که به برندۀ مسابقه یا به کسی که کار خوبی انجام داده باشد بدهند، صله، عطیه، پاداش
فرهنگ فارسی عمید
(جِلْ لی قی یَ)
ناحیه ای قرب ساحل بحرالمحیط از ناحیۀ شمال اندلس از جهت غرب. (معجم البلدان).
لغت نامه دهخدا
(مُ هََ دی یَ)
حال، گویند فلان علی مهیدیته. (منتهی الارب، مادۀ ه دی)
لغت نامه دهخدا
(عَ زی یَ)
نام پنج قریه است در مصر، منسوب به عزیز بن معز ملک مصر. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قَ قَ زی یَ)
زن کوتاه بالا یاعام است. (منتهی الارب). القصیره. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(غَ زی یَ)
تأنیث غریزی. رجوع به غریزی شود.
- حرارت غریزیه، حرارت طبیعی. (ناظم الاطباء). رجوع به حرارت شود
لغت نامه دهخدا
(حِ یَ)
گوشت پختن. بریان کردن. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
پاداش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غریزیه
تصویر غریزیه
مونث غریزی: حرارت غریزیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهرمیه
تصویر جهرمیه
بلاج زرهم (بلاج حصیر) جهرم شهری است در پارس زرهمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهنمیه
تصویر جهنمیه
گل کاغذی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلیدیه
تصویر جلیدیه
عدسی چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
((یِ زِ))
مؤنث جایز. انعام، پاداش، جمع جوایز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
پاداش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
Prize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
prix
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
פרס
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
पुरस्कार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
hadiah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
รางวัล
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
prijs
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
premio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
premio
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
prêmio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
奖品
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
nagroda
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
приз
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
Preis
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
приз
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جایزه
تصویر جایزه
دیکشنری فارسی به ژاپنی