الفت و مؤانست. (ناظم الاطباء). و رجوع به انسیه شود، روان شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (ازاقرب الموارد) ، منفجر شدن خون از رگ. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). دمیدن خون. (تاج المصادر بیهقی). روان شدن خون. (یادداشت لغت نامه)
الفت و مؤانست. (ناظم الاطباء). و رجوع به انسیه شود، روان شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (ازاقرب الموارد) ، منفجر شدن خون از رگ. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). دمیدن خون. (تاج المصادر بیهقی). روان شدن خون. (یادداشت لغت نامه)