- جنثی
- زره گر، آهنگر، شمشیر، آهن، سریش سریش
معنی جنثی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ژادمند، ژادین
بی سو، امرد
ترکی: سکالش
یونانی بشلشکه کوشاد پادزهری است نیرومند گیاهی از تیره جنتیانا جزو تیره های نزدیک بزیتونیان که علفی و دارای برگهای متقابل است و در مناطق معتدل نیمکره شمالی میروید جنطی الملک کف الذئب
گنی، کالایی منسوب به جنس، آنچه مربوط به امور شهوانی باشد اعمال جنسی
از ریشه پارسی سپاهی گندی لشکری سیاهی، زنی روسپی که در میان لشکریان بکار می پرداخت
منسوب به جنگ لوازم جنگی، رزم آور جنگنده حربی
ماده، زن، اناث، مادینه
نه مرد باشد و نه زن، آنکه مرد بودنش یا زن بودنش معلوم نباشد
کناری، پهلویی، کنایه از فرعی، غیراصلی، جانبی مثلاً فعالیت های جنبی نمایشگاه
مربوط به جنگ، دارای کاربرد در جنگ مثلاً سلاح جنگی، جنگجو، جنگنده، کنایه از با سرعت زیاد، شتابان
کسی است که نه مرد باشد نه زن، بی فایده، بیهوده
کسی که نه مرد باشد نه زن و آلت مردی و زنی هر دو را داشته باشد که به واسطۀ آن مرد یا زن بودنش معلوم نباشد، غیرمؤثر، بی اثر مثلاً تلاش خنثی، زندگی خنثی
ماده، زن
سپاهی، لشکری
Warring
воюющий
kriegerisch
воюючий
walczący
bélico
bellicoso
bélico
belliqueux
oorlogvoerende
กำลังรบ
berperang
محاربٌ
युद्धरत