جدول جو
جدول جو

معنی جمهوریت - جستجوی لغت در جدول جو

جمهوریت
حکومت جمهوری
تصویری از جمهوریت
تصویر جمهوریت
فرهنگ لغت هوشیار
جمهوریت
جمهوری بودن، حکومت جمهوری
تصویری از جمهوریت
تصویر جمهوریت
فرهنگ فارسی عمید
جمهوریت
((جُ یَّ))
حکومت جمهوری
تصویری از جمهوریت
تصویر جمهوریت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شراب کهنه انگوری را گویند طرز حکومتی که رئیس آن از جانب مردم کشور برای مدتی محدود انتخاب میشود طرز حکومتی که رئیس آن از جانب مردم کشور برای مدتی محدود انتخاب میشود
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی از حکومت که رییس آن از سوی مردم کشور برای مدتی محدود برگزیده شود و آن انواع مختلف دارد، جمهوری اسلامی، جهموری سوسیالیستی، جمهوری دموکراتیک، جهموری فدرال و غیره
فرهنگ فارسی معین
نظام و حکومتی که به جای پادشاه یک تن از طرف مردم برای مدت معینی به عنوان رئیس جمهور انتخاب می شود، کنایه از کشوری که این نظام در آن حاکم است مثلاً جمهوری اسلامی ایران، شراب انگور که چند سال بر آن گذشته و غلیظ شده باشد، شراب مسکر، شراب کهنه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جمهوری
تصویر جمهوری
Republican
دیکشنری فارسی به انگلیسی
республиканский
دیکشنری فارسی به روسی
республіканський
دیکشنری فارسی به اوکراینی
พรรครีพับลิกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
جمهوريٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
गणराज्यवादी
دیکشنری فارسی به هندی
প্রজাতন্ত্রবাদী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مقهوریت
تصویر مقهوریت
در تازی نیامده شکست یافتگی مقهوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمبوری
تصویر جمبوری
اجتماع پیشاهنگان چند کشور در یک محل برای اعلام همبستگی و صلح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جمبوری
تصویر جمبوری
((جَ))
اجتماع پیشاهنگان نقاط مختلف در یک محل، کنگره پیشاهنگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جمهور
تصویر جمهور
(پسرانه)
پادشاه هند که نامش در شاهنامه امده است، عامه مردم
فرهنگ نامهای ایرانی
توده مردم، توده ریگ توده گروه: جمهور حکما، بخش اعظم یک چیز معظم شی، جمع جماهیر، حکومتی که زمام آن بدست نمایندگان ملت باشد و رئیس آن رئیس جمهور خوانده شود جمهوری، جمع جماهیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهوری
تصویر جهوری
مرتفع و بلند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهوری
تصویر جهوری
بلند و رسا مثلاً صدای جهوری
فرهنگ فارسی عمید