- جمان
- مروارید، لولو
معنی جمان - جستجوی لغت در جدول جو
- جمان ((جُ))
- مروارید، لؤلؤ
- جمان
- لؤلؤ، مروارید
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یک مروارید واحد جمان یک دانه مروارید
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
دنیا، عالم، گیتی، کیهان، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند ملک جهان، جهان آفرین
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
جریانی پیوسته، بی آغاز، و بی انجام که در طی آن حوادثی برگشت ناپذیر از گذشته به حال تا آینده رخ میدهد، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند فرخ زمان
زیبایی
شک، ظن، حدس، خیال، شبهه، تردید
خاکستر، سرگین، کود دادن با سرگین، پوسیدگی خرما بن، خرگوش رومی نفس زنان دم زننده، خروشنده غرنده بانگ و فریاد کننده از روی غضب، مهیب هولناک
زنهار، پناه
زمان
هلال، قوس، منحنی
داستان، افسانه ترسو و هراسان و گریزان، رمنده
روزگار، وقت، هنگام
هشت هشتگان هشت ثمانیه
ترسو، بد دل
بدن، تن
جمع جفنه، کاسه های بزرگ، شاخ های رز
گز استادن خیاط و بنا چوبی که بدان زمین و امثال آنرا پیمایند
آسودگی و آسایش اسب پس از خستگی
خوب صورت و نیکو سیرت گردیدن
خودسری کردن جمع چیزی، نکاح، آمیزش
شوخی، فریبندگی، مستی، آرایش کننده
تند رو، دونده
جماعت سنگریزه ها سنگریزه ها
زمین، سال بی باران، هر چیز بی جان، بی حرکت یخ فروش، شمشیر بران
سر کشی، توسنی، خود رایی
هموار، همه، زن فربه