- جمار
- جماعت سنگریزه ها سنگریزه ها
معنی جمار - جستجوی لغت در جدول جو
- جمار
- ماده ای سفید، شیرین و به شکل پنیر که در بالای ساقه درخت خرما به وجود می آید، پنیر نخل، پنیر خرما
- جمار ((جَ))
- جمع جمره، سنگریزه ها
- جمار ((جَ))
- گروهی از مردم که در جایی گرد آیند، جماعت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گره زدن گیسو پشت سر، گرد آوردن اسپان را، دمه دادن
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
دارای سلطه و قدرت، نام یکی از صورتهای فلکی به شکل مردی که با حمایل یا شمشیر ایستاده است و عصایی به دست راست دارد
پوسته
ستمکار، ستمگر
همسایگی
زیبایی
جمعیت
اشاره
حساب، شماره
هلاک، انقراض، زال، محو شدن، هلاکی، دم و نفس
زینهار، عهد، زنهار
ایما و اشاره
تعداد، جمعیت
نی زن آواز شتر مرغ نای زن نی نواز. بانگ شتر مرغ
میوه ها
سرکش، گردنکش و نام باری تعالی
دیوار، حائط
گرد گاه، موی بافته، شب تار
گل زرد
کاواک میان تهی
جمع جمهور
مروارید، لولو
آسودگی و آسایش اسب پس از خستگی
خوب صورت و نیکو سیرت گردیدن
خودسری کردن جمع چیزی، نکاح، آمیزش
شوخی، فریبندگی، مستی، آرایش کننده
تند رو، دونده
زمین، سال بی باران، هر چیز بی جان، بی حرکت یخ فروش، شمشیر بران
سر کشی، توسنی، خود رایی