جدول جو
جدول جو

معنی جلبان - جستجوی لغت در جدول جو

جلبان
ملک بر چاف از چاش ها (غلات) خلر گیاهی است شبیه بکرسنه و آنرا در بعض نقاط مانند باقلای تر پزند و با نمک خورند و گاهی هم آرد کنند و از آن نان پزند و تازه آنرا نیز ناپخته خورند خلر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دلبان
تصویر دلبان
(دخترانه)
محافظ و نگهدارنده دل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جابان
تصویر جابان
(پسرانه)
سردار ایرانی یزدگرد، نام سردار ایرانی در سده دوم یزدگردی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خلبان
تصویر خلبان
آویاتور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بلبان
تصویر بلبان
روسی سه چنگ ، قسمتی ساز که بالبها آنرا نوازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلبان
تصویر گلبان
(دخترانه)
نگهدارنده گل، نگهدارنده، محافظ، نام مادر ابرانواس شاعر ایرانی قرن دوم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جلباب
تصویر جلباب
پیراهن گشاد، چادر زنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلسان
تصویر جلسان
جمع جلسه، نشست ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنبان
تصویر جنبان
متزلزل، مضطرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جربان
تصویر جربان
جمع جریب، پارسی تازی گشته گری ها گریب ها اندازه ای است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از البان
تصویر البان
جمع لبن، شیری ها: آن چه از شیر ساخته و پدید آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلبان
تصویر خلبان
آنکه هواپیما را هدایت کند هوا نورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صلبان
تصویر صلبان
جمع صلیب، دارها چلیپاها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلبان
تصویر خلبان
هدایت کنندۀ هواپیما یا بالگرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جلباب
تصویر جلباب
جامۀ فراخ، پیراهن گشاد، چادر زنان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلبان
تصویر بلبان
بالابان، نوعی ساز بادی آذربایجانی به شکل نی، از جنس چوب، دارای هشت سوراخ در یک طرف و یک سوراخ در طرف دیگر و زبانه ای که به وسیلۀ آن کوک می شود. دامنۀ صوت آن به اندازۀ سورنای است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنبان
تصویر جنبان
در حال جنبیدن، جنبنده مثلاً منارجنبان، بن مضارع جنباندن، پسوند متصل به واژه به معنای جنباننده مثلاً سلسله جنبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جلباب
تصویر جلباب
((جَ))
جامه گشاد، چادر زنان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خلبان
تصویر خلبان
Aviator
دیکشنری فارسی به انگلیسی