- جفون
- جمع جفن، پلک ها، نیام ها
معنی جفون - جستجوی لغت در جدول جو
- جفون ((جُ فُ))
- جمع جفن، پلک چشم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دیوانگی
بنده گریخته، شتر رمیده
خم و مایل شدن
جمع جفنه، کاسه های بزرگ، شاخ های رز
خوگری، سودگی، آرد کردن
دیوانگی، زایل شدن عقل
کنده باد باد خاکروب، جمع سفینه، کشتی ها
جفنه ها، کاسه های بزرگ، جمع واژۀ جفنه
دیوانگی، دیوانه بودن، خبل، خبط دماغ
کنایه از شیفتگی، شیدایی
جنون ادواری: در پزشکی حالت دیوانگی که گاه گاه در انسان بروز می کند
جنون اطباقی: در پزشکی حالت دیوانگی همیشگی
جنون اعداد: در پزشکی نوعی دیوانگی که بیمار وسواس نسبت به اعداد پیدا می کند و دائم می خواهد اشیا را بشمارد
جنون پیری: در پزشکی بیماری روانی که بعد از شصت سالگی عارض می شود و بیمار دچار بی خوابی و بی اشتهایی و ضعف حافظه و شدت عناد و بی توجهی به وظایف اخلاقی می شود
جنون جوانی: در پزشکی بیماری روانی که بین پانزده تا سی سالگی عارض می شود و بیمار حالت بی خودی و بهت زدگی و گرفتگی و آشفتگی و رفتار ابلهانه پیدا می کند، شیزوفرنی، اسکیزوفرنی
کنایه از شیفتگی، شیدایی
جنون ادواری: در پزشکی حالت دیوانگی که گاه گاه در انسان بروز می کند
جنون اطباقی: در پزشکی حالت دیوانگی همیشگی
جنون اعداد: در پزشکی نوعی دیوانگی که بیمار وسواس نسبت به اعداد پیدا می کند و دائم می خواهد اشیا را بشمارد
جنون پیری: در پزشکی بیماری روانی که بعد از شصت سالگی عارض می شود و بیمار دچار بی خوابی و بی اشتهایی و ضعف حافظه و شدت عناد و بی توجهی به وظایف اخلاقی می شود
جنون جوانی: در پزشکی بیماری روانی که بین پانزده تا سی سالگی عارض می شود و بیمار حالت بی خودی و بهت زدگی و گرفتگی و آشفتگی و رفتار ابلهانه پیدا می کند، شیزوفرنی، اسکیزوفرنی
Dementedness, Madness
безумие
Demenz, Wahnsinn
безумство
obłęd, szaleństwo
demência, loucura
demenza, follia
demencia, locura
démence, folie
krankzinnigheid, waanzin
ความบ้าคลั่ง , ความบ้า
kegilaan
جنونٌ
पागलपन
שיגעון , שׁוּגִיּוּת
미친 상태 , 미친
deli olma, delilik
wazimu
পাগলামি
پاگل پن , جنون