جدول جو
جدول جو

معنی جفون - جستجوی لغت در جدول جو

جفون
جمع جفن، پلک ها، نیام ها
تصویری از جفون
تصویر جفون
فرهنگ لغت هوشیار
جفون
((جُ فُ))
جمع جفن، پلک چشم
تصویری از جفون
تصویر جفون
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جنون
تصویر جنون
دیوانگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دفون
تصویر دفون
بنده گریخته، شتر رمیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جفتن
تصویر جفتن
خم و مایل شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جفان
تصویر جفان
جمع جفنه، کاسه های بزرگ، شاخ های رز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرون
تصویر جرون
خوگری، سودگی، آرد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنون
تصویر جنون
دیوانگی، زایل شدن عقل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفون
تصویر سفون
کنده باد باد خاکروب، جمع سفینه، کشتی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جفان
تصویر جفان
جفنه ها، کاسه های بزرگ، جمع واژۀ جفنه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنون
تصویر جنون
دیوانگی، دیوانه بودن، خبل، خبط دماغ
کنایه از شیفتگی، شیدایی
جنون ادواری: در پزشکی حالت دیوانگی که گاه گاه در انسان بروز می کند
جنون اطباقی: در پزشکی حالت دیوانگی همیشگی
جنون اعداد: در پزشکی نوعی دیوانگی که بیمار وسواس نسبت به اعداد پیدا می کند و دائم می خواهد اشیا را بشمارد
جنون پیری: در پزشکی بیماری روانی که بعد از شصت سالگی عارض می شود و بیمار دچار بی خوابی و بی اشتهایی و ضعف حافظه و شدت عناد و بی توجهی به وظایف اخلاقی می شود
جنون جوانی: در پزشکی بیماری روانی که بین پانزده تا سی سالگی عارض می شود و بیمار حالت بی خودی و بهت زدگی و گرفتگی و آشفتگی و رفتار ابلهانه پیدا می کند، شیزوفرنی، اسکیزوفرنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جبون
تصویر جبون
((جَ بُ))
ترسو، بزدل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنون
تصویر جنون
((جُ))
دیوانگی، تباه گشتن عقل، شیفتگی، اشتیاق، کم عقلی، نادانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنون
تصویر جنون
Dementedness, Madness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
obłęd, szaleństwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
krankzinnigheid, waanzin
دیکشنری فارسی به هلندی
ความบ้าคลั่ง , ความบ้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
पागलपन
دیکشنری فارسی به هندی
שיגעון , שׁוּגִיּוּת
دیکشنری فارسی به عبری
미친 상태 , 미친
دیکشنری فارسی به کره ای
পাগলামি
دیکشنری فارسی به بنگالی
پاگل پن , جنون
دیکشنری فارسی به اردو