- جسر
پل، سازه ای بر روی رودخانه یا دره یا خیابان و امثال آن برای عبور از روی آنها، دهله، خدک، بل، پول، قنطره
معنی جسر - جستجوی لغت در جدول جو
- جسر
پل که برای رودها بکار میرود پل چوبین پل چوبین دلیر و بلند بالا دلیر و بلند بالا
- جسر((جِ))
پل
- جسر
پل، خدک
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(اَ سَ)
لغت نامه دهخدا
جسورتر.
- امثال:
اجسر من قاتل عقبه، جسورتر از کشندۀ عقبه بن سلم. و نیز اخسر من قاتل عقبه گفته اند. (مجمع الأمثال میدانی) ، کوفتن فرمودن، کبیده (کوبیده) کردن گندم. (منتهی الارب). بلغور کردن. (تاج المصادر). آرد باریک کردن. آرد کردن. خرد کردن گندم و مثل آن
- امثال:
اجسر من قاتل عقبه، جسورتر از کشندۀ عقبه بن سلم. و نیز اخسر من قاتل عقبه گفته اند. (مجمع الأمثال میدانی) ، کوفتن فرمودن، کبیده (کوبیده) کردن گندم. (منتهی الارب). بلغور کردن. (تاج المصادر). آرد باریک کردن. آرد کردن. خرد کردن گندم و مثل آن
بن آسال (اصل)، ریشه زبانزدی در دانش همار (حساب) بن پایه ریشه، سیم جلب که بپادشاه دهند، عددی که در نفس خود ضرب شود (حاصل ضرب در مجذور گویند) مثلا عدد سه جذر عدد نه است و عدد چهار جذر شانزده و نه و شانزده مجذور سه و چهار. یا جذر اصم. جذر هر عددی که چون آنرا مجذور فرض کنند برای آن جذر سالم پیدا نشود چنانکه عدد ده که جذر تقریبی دارد نه حقیقی
علمی است که در آن بحث می شود از حرف، از آن حیث که بنا مستقل بدلالت است و آنرا علم حروف نیز نامند و علم تکسیر هم میگویند
ریسمان، زورمندی، بستن، گرفتارکردن، آفرینش شاشبند بند آمدن پیشاب آبگینه شیشه برده کردن اسیر کردن باسیری در آوردن، بردگی اسیری، زورمندی، توانایی
