جدول جو
جدول جو

معنی جزمغاد - جستجوی لغت در جدول جو

جزمغاد
جزغاله
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جمشاد
تصویر جمشاد
(پسرانه)
پادشاه بزرگ و شاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زمیاد
تصویر زمیاد
زامیاد، روز بیست و هشتم از هر ماه خورشیدی، در آیین زردشتی فرشتۀ موکل بر زمین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جماد
تصویر جماد
هر چیز بی جان و بی حرکت، از قبیل سنگ، چوب، فلز و امثال آن ها
فرهنگ فارسی عمید
شیر دادن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(زَ مِ / زَ)
نام روز بیست و هشتم است از هر ماه شمسی. گویند در این روز تخم افکندن و درخت نشاندن و عمارت کردن بسیار خوب است. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (از انجمن آرا) (از آنندراج) (از غیاث) ، نام فرشته ای است که به محافظت حوران بهشتی و تدبیر مصالح این روز (روز بیست و هشتم از هر ماه) مأمور است. (از برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). سروشی است که به محافظت حوران بهشتی مأمور است وتدبیر امور مصالح روز معاد بدو متعلق است. (فرهنگ جهانگیری). پورداود آرد: یشت نوزدهم معمولاً زامیاد نامیده میشود، اما نظر به مندرجاتش باید آن را کیان یشت نامید، چنانکه در یک نسخۀ قدیم... زامیاد یعنی زم یزد یا به عبارت دیگر فرشتۀ زمین... (یشتها ج 2 ص 303). رجوع به زامیاد شود
لغت نامه دهخدا
(زَغْ غا)
نهر زغاد، جوی بسیارآب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زمیاد
تصویر زمیاد
روز بیست و هشتم از هر ماه شمسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جز غال
تصویر جز غال
دنبه برشته کرده جز درجز دره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زغاد
تصویر زغاد
رود پر آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جماد
تصویر جماد
زمین، سال بی باران، هر چیز بی جان، بی حرکت یخ فروش، شمشیر بران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جزغال
تصویر جزغال
((جِ))
دنبه برشته شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جماد
تصویر جماد
((جَ))
هر موجود بی جان و بی حرکت، جمع جمادات
فرهنگ فارسی معین
بی جان، حجر، سنگ، لهنه
متضاد: جاندار، ذیروح
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پر سر و صدا، شارلاتان، سالم و تندرست
فرهنگ گویش مازندرانی
خیلی برشته شده، بسیار سوخته، گیاه چسبک از تیره ی گندمیان
فرهنگ گویش مازندرانی
جزغاله، بوی سوختگی چیزهای پشمی
فرهنگ گویش مازندرانی
محلی در دو هزار خرم آباد که به روایتی مدفن ابوالقاسم بن کیا
فرهنگ گویش مازندرانی