جدول جو
جدول جو

معنی جزا - جستجوی لغت در جدول جو

جزا
مجازات بدی، کیفر، پاداش نیکی، مزد
تصویری از جزا
تصویر جزا
فرهنگ فارسی عمید
جزا
مکافات سزای عمل کسی را دادن، پاداش پاداشن پاداشت، کیفر پادافره. یا جزاء (جزای) سیئه. پاداش بدی
فرهنگ لغت هوشیار
جزا
((جَ))
مکافات، پاداش، کیفر
تصویری از جزا
تصویر جزا
فرهنگ فارسی معین
جزا
بادافره، سزا
تصویری از جزا
تصویر جزا
فرهنگ واژه فارسی سره
جزا
بادافره، پاداش، تادیب، تلافی، تنبیه، جایزه، سزا، عقوبت، عوض، مجازات، مزد، مکافات
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جزا
ناتنی، بستگان غیرخونی که از راه خوردن شیر مادر منسوب می
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اجزا
تصویر اجزا
جزءها، بخشها، قسمتها یا پاره های چیزی، جمع واژۀ جزء
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جزار
تصویر جزار
قصاب، آنکه گاو و گوسفند و مانند آن ها را می کشد، گوشت فروش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
سواکرده شده، جداشده، تجزیه شده، جزءجزءشده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
پاره پاره کرده شده، جز جز و علیحده کرده شده، تجزیه شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جزاو
تصویر جزاو
غیر او، باستثنای او
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جزال
تصویر جزال
جمع جزل، هیزم ها هیمه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جزاف
تصویر جزاف
ماهی گیر، صیاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جزاع
تصویر جزاع
نا شکیبا و زاری کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جزار
تصویر جزار
وقت درو و فریز
فرهنگ لغت هوشیار
پاداش، سزا، عوض نیکی یا بدی، بخشیدن، یافتن، سزا کیفر پاداش دانسته که در پارسی کیفر با پاداش برابر نیست پاداش پاسخ کار نیک است و کیفر پاسخ کاربد شیان پاد افراه پاد افراس، جمع جزیه، پارسی تازی گشته گزیت ها -1 مکافات سزای عمل کسی را دادن، پاداش پاداشن پاداشت، کیفر پادافره. یا جزاء (جزای) سیئه. پاداش بدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجزا
تصویر اجزا
اجزاء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
((مُ جَ زّ))
جدا شده، تجزیه شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
Secluded
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
isolé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
מבודד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
외진
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
terpencil
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
একান্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
एकांत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
aislado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
isolato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
afgelegen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
відокремлений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
уединенный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
odosobniony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
abgelegen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
isolado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مجزا
تصویر مجزا
隐蔽的
دیکشنری فارسی به چینی