- جرور
- خار پشت
معنی جرور - جستجوی لغت در جدول جو
- جرور
- چاه عمیق
- جرور ((جَ))
- سرکش (اسب)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در نحو عربی، کلمه ای که آخر آن حرکت کسره داشته باشد، کلمه ای که پس از حرف جرّ بیاید و یا مضاف الیه واقع شود، کشیده شده
شلال ریگ کوهک ریگ
کشیده شده، جر یافته
کشیده شده، کسره داده شده، هر یک از سازهای آرشه ای
گستاخ، بی باک، دلیر
ابرخویشی، باد، برتنی
باردار ومیوه دار، مثمر
بازار گرمی، نرم شدن، خویرانی (خوی عرق)، خازروانی (خاز خمیر)
داوری سوده داروی چشم، نمک خوراک، پرگنه بویه ای است
بد نهاد
بازبینی، بازنگری، رفت و آمد
جمع زر، دگمه ها گویک های گریبان
پرشیر
آبکند، کشو
قلیه جگر گوسفند که در روغن تف دهند
دلیری کردن، دلیری نمودن
جر دادن پارچه یا کاغذ آلت خرمن کوب
بسوی خود کشنده
جمع جذر، آسال ها، ریشه ها جمع جذر
شتر شتر
افسار شتر
خوگری، سودگی، آرد کردن
جمع جرم، گرم ها، کرجی یمنی جمع جرم گرمسیرها
پر خور
بمعنی زخم ها، جمع جرح
مرد دلاور
حرارت، گرماها