- جرجر
- جر دادن پارچه یا کاغذ آلت خرمن کوب
معنی جرجر - جستجوی لغت در جدول جو
- جرجر
- صدای پاره کردن چیزی مانند کاغذ، پارچه و امثال آن ها
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خرمن کوب
تره تیزک کهزل ونده از گیاهان شاهی آبی
بسوی خود کشنده
صدای پاره شدن کاغذ و پارچه و مانند آن
خرمنکوب آهنی
افسار شتر
خار پشت
دستگاه خرمن کوبی، خرمن کوب
واحد اندازه گیری وزن برابر با یک درهم یا ۴۸ جو
بسیار، انبوه مثلاً لشکر جرار، بسیار کشنده، به سوی خودکشنده
چاه عمیق
بی آرام و جنبنده
کرفس آبی از گیاهان
کرفس آبی