جدول جو
جدول جو

معنی جراحت - جستجوی لغت در جدول جو

جراحت
زخم، کنایه از ناراحتی
تصویری از جراحت
تصویر جراحت
فرهنگ فارسی عمید
جراحت
خستگی، بریدگی، زخم
تصویری از جراحت
تصویر جراحت
فرهنگ لغت هوشیار
جراحت((جِ حَ))
زخم، خستگی، جمع جراحات
تصویری از جراحت
تصویر جراحت
فرهنگ فارسی معین
جراحت
جریحه، ریش، زخم، قرحه، چرک، ریم، صدمه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صراحت
تصویر صراحت
وضوح و آشکار بودن سخن، راستی، درستی، خلوص
صراحت لهجه: رک گویی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
شغل و عمل جراح، شاخه ای از پزشکی که عبارت است از بریدن و شکافتن قسمت های مختلف بدن، برداشتن یا ترمیم بافت های مریض و معیوب و پیوند و بخیۀ جراحات
جراحی پلاستیک: در پزشکی، نوعی جراحی سطحی که برای زیبایی چهره و سایر اندام انسان صورت می گیرد و جراح بافت های برآمده و نازیبا را با عمل جراحی ترمیم و معالجه می کند، انتقال نسج سالم برای ترمیم نسج آسیب دیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اراحت
تصویر اراحت
راحت رساندن، آسایش دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رجاحت
تصویر رجاحت
افزونی، فزونی، برتری، فضیلت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اراحت
تصویر اراحت
آسایش دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجاحت
تصویر رجاحت
سنگین تر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
نیشگری کار نیش رشته ای از علم پزشکی که با قطع و برداشتن انساج و اعضای ناسالم و معیوب بمنظور بهبود حال مریض سر و کار دارد، شغل جراح عمل جراح. یا جراحی پلاستیک. رشته ای از جراحی که بمنظور ترمیم اعضای از دست رفته یا زیباتر ساختن اعضای موجود انجام میشود جراحی ترمیمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جراحه
تصویر جراحه
خستگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جراحات
تصویر جراحات
جمع جراحت زخمها ریشها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صراحت
تصویر صراحت
آشکار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجاحت
تصویر رجاحت
((رَ حَ))
فزون آمدن، چربیدن، فزونی، فضیلت، برتری
فرهنگ فارسی معین
((جَ رّ))
رشته ای از علم پزشکی که با قطع و برداشتن یا ترمیم اعضای ناسالم و معیوب به منظور بهبود حال بیمار سر و کار دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صراحت
تصویر صراحت
((صَ حَ))
خالص و بی غش گردیدن، آشکار شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صراحت
تصویر صراحت
روشنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
کرنت، کارد پزشکی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
Surgical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از صراحت
تصویر صراحت
Candidness, Candor, Frankness, Outspokenness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از صراحت
تصویر صراحت
szczerość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از صراحت
تصویر صراحت
sincerità, franchezza, schiettezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
chirurgico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از صراحت
تصویر صراحت
sinceridade, franqueza
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
cirúrgico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
外科的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
хірургічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
chirurgiczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از صراحت
تصویر صراحت
щирість , відвертість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از صراحت
تصویر صراحت
Aufrichtigkeit, Offenheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
chirurgisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از صراحت
تصویر صراحت
откровенность , откровенность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
хирургический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
quirúrgico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی