جدل نزاع، جنگ، ستیزه، کشمکش، جر و بحث، بگو مگو ادامه... نزاع، جنگ، ستیزه، کشمکش، جر و بحث، بگو مگو تصویر جدل فرهنگ فارسی عمید
جدل سخت خصومت، درشت گردیدن، یکی از صنایع خمس در منطق ادامه... سخت خصومت، درشت گردیدن، یکی از صنایع خمس در منطق تصویر جدل فرهنگ لغت هوشیار
جدل ((جَ دَ)) ستیزه، کشمکش، بحث و گفتگو ادامه... ستیزه، کشمکش، بحث و گفتگو تصویر جدل فرهنگ فارسی معین
جدل پیکار، جنگ، خصومت، داوری، ستیزه، مباحثه، محاجه، منازعه، مناقشه، نزاع ادامه... پیکار، جنگ، خصومت، داوری، ستیزه، مباحثه، محاجه، منازعه، مناقشه، نزاع فرهنگ واژه مترادف متضاد