اکتاو. (70- 11 قبل از میلاد) نام خواهر اگستوس از امپراطوران روم بود. ابتدا با کلوریوس مارسلوس و بعد با آنتونیوس (آنتوان) ازدواج نمود. و چون آنتوان عاشق کلئوپاترا بود و به وی عشق می ورزید این مسأله بین زن و شوهر اختلاف عمیقی پدید آورد و به جنگهای خونین منتهی شد. (از قاموس الاعلام ترکی) (فرهنگ فارسی معین) (متولد 42 میلادی ومقتول 62 میلادی) نام دختر کلودیوس، و همسر نرون مشهور که بعد نرون او را طلاق داد و در بیست سالگی به قتل رسانید. (از قاموس الاعلام ترکی) (فرهنگ فارسی معین)
اکتاو. (70- 11 قبل از میلاد) نام خواهر اگستوس از امپراطوران روم بود. ابتدا با کلوریوس مارسلوس و بعد با آنتونیوس (آنتوان) ازدواج نمود. و چون آنتوان عاشق کلئوپاترا بود و به وی عشق می ورزید این مسأله بین زن و شوهر اختلاف عمیقی پدید آورد و به جنگهای خونین منتهی شد. (از قاموس الاعلام ترکی) (فرهنگ فارسی معین) (متولد 42 میلادی ومقتول 62 میلادی) نام دختر کلودیوس، و همسر نرون مشهور که بعد نرون او را طلاق داد و در بیست سالگی به قتل رسانید. (از قاموس الاعلام ترکی) (فرهنگ فارسی معین)
شبی ماهتابی، لیله قمراء، شبی مهتابی، مهتاب شب، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، چیزی که مهتاب بدو رسیده باشد مثل آفتابی، (آنندراج)، مهتابی، عمارتی بلند مسطح بی سقف، خواه از گچ و سنگ و خشت و خواه از خاک که پیش ایوان یا در میان صحن و سرای و باغ سازندبرای نشستن و گویا سیر مهتاب از آن منظور است، (آنندراج)، جای هموار و برابر و محصور در پشت بام که شبهای تابستان در آن نشینند، (ناظم الاطباء) : سنگی به مثال ماهتابی اورنگ فلک به کامیابی، محسن تأثیر (از آنندراج)، - تخت ماهتابی، همان ماهتابی است، (از آنندراج)، ، ایوان پیوسته به اطاق یا اطاقها، مهتابی، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، سطحی مسطح و عریض و متصل به اطاق که درآن نشینند، (فرهنگ فارسی معین)، ایوان جلو بالاخانه، (ناظم الاطباء)، نوعی آتشبازی متعارف هندوستان، (آنندراج)، نوعی از آتشبازی، (ناظم الاطباء)، رنگی است سفید متمایل به زردی مثل سنگ مهتاب و در مصطلحات الشعرا رنگ شکسته، (آنندراج)، رنگ کبود روشن، (ناظم الاطباء)
شبی ماهتابی، لیله قمراء، شبی مهتابی، مهتاب شب، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، چیزی که مهتاب بدو رسیده باشد مثل آفتابی، (آنندراج)، مهتابی، عمارتی بلند مسطح بی سقف، خواه از گچ و سنگ و خشت و خواه از خاک که پیش ایوان یا در میان صحن و سرای و باغ سازندبرای نشستن و گویا سیر مهتاب از آن منظور است، (آنندراج)، جای هموار و برابر و محصور در پشت بام که شبهای تابستان در آن نشینند، (ناظم الاطباء) : سنگی به مثال ماهتابی اورنگ فلک به کامیابی، محسن تأثیر (از آنندراج)، - تخت ماهتابی، همان ماهتابی است، (از آنندراج)، ، ایوان پیوسته به اطاق یا اطاقها، مهتابی، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، سطحی مسطح و عریض و متصل به اطاق که درآن نشینند، (فرهنگ فارسی معین)، ایوان جلو بالاخانه، (ناظم الاطباء)، نوعی آتشبازی متعارف هندوستان، (آنندراج)، نوعی از آتشبازی، (ناظم الاطباء)، رنگی است سفید متمایل به زردی مثل سنگ مهتاب و در مصطلحات الشعرا رنگ شکسته، (آنندراج)، رنگ کبود روشن، (ناظم الاطباء)
منسوب به اکتساب. (از ناظم الاطباء). مقابل جبلّی. (یادداشت مؤلف). آنچه از راه سعی و کوشش بدست آید. مقابل فطری، بدیهی: معلومات اکتسابی. (فرهنگ فارسی معین). هر چیز که از کسب و کوشش و زحمت فراهم آمده باشد. (از ناظم الاطباء)
منسوب به اکتساب. (از ناظم الاطباء). مقابل جِبِلّی. (یادداشت مؤلف). آنچه از راه سعی و کوشش بدست آید. مقابل فطری، بدیهی: معلومات اکتسابی. (فرهنگ فارسی معین). هر چیز که از کسب و کوشش و زحمت فراهم آمده باشد. (از ناظم الاطباء)