جدول جو
جدول جو

معنی جاهاز - جستجوی لغت در جدول جو

جاهاز
جهیزیه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جهاز
تصویر جهاز
جهیزیه، اعضایی که با هم در بدن عمل معینی را انجام می دهند مثلاً جهاز تنفس، جهاز هضم، کشتی، سفینه، ساز و برگ، اسباب و لوازم
جهاز تنفس: در علم زیست شناسی مجموع اعضایی که عمل تنفس را انجام می دهند، از قبیل بینی، دهان، گلو، نای و دو ریه، دستگاه تن
فرهنگ فارسی عمید
(فُ)
ازآف. خسته را بکشتن. (تاج المصادر) (زوزنی).
لغت نامه دهخدا
تصویری از اجهاز
تصویر اجهاز
خسته کشی خسته را کشتن زبون کشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهاز
تصویر جهاز
رخت عروس، اسباب و لوازم خانه، ساز و برگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهاز
تصویر جهاز
((جَ یا جِ))
ساز و برگ، اسباب و اثاثیه، مجموعه اعضایی که در بدن عمل معینی راانجام می دهند، جهاز هاضمه، اثاثیه ای که عروس با خود به خانه داماد می برد، پالان شتر، دستگاه
فرهنگ فارسی معین
بلم، زورق، سفینه، قایق، کشتی، کلک، جهیز، عضو، سیستم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جهیزیه
فرهنگ گویش مازندرانی
دستگاه
دیکشنری عربی به فارسی