- جاعلین
- برسازها
معنی جاعلین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع جعال
علی البدل، ولیعهد، نایب، خلیفه، وکیل
کوچ کننده رحلت کننده کوچنده جمع راحلین، جمع راحل، راهیان فراروان فراپروازان
جمع سافل، فرود ترین، گمراهان جمع سافل در حالت نصبی و جری یا اسفل سافله هفتمین طبقه دوزخ که در زیر طبقات است، گمراهی کافر ضلالت
دو ارش، دو بازو، دو بازو بند دو ساعد دو بازو، دو بازو بند
جمع سایل پرسش کنندگان سوال کنندگان
جمع سایل پرسش کنندگان سوال کنندگان
جمع جاحد
جمع جاثم، بر جا ماندگان، بر سینه خفتگان، نابود گشتگان جمع جاثم
ترسابد مهتر ترسایان یکی از درجات روحانیت مسیحیان
جمع جالس، نشستگان
منتخب، جانشین
ولی، نایب، خلیفه
طرفین، دو جانب
کانایش
حالت نادانی، جهل، دوره پیش از اسلام را گویند
در آینده درون آینده مقابل خارج جمع داخلین، درون اندرون، مقابل خارج. یا داخل و خارج. درون و بیرون، داخله و خارجه، جمع داخل، درونیان، درون ها، درآیندگان
قائل ها، گوینده های سخن، سخنگوها، جمع واژۀ قائل
کسی که به جای دیگری بنشیند و کارهای او را انجام بدهد، خلیفه، قائم مقام، ولیعهد، عوض
سافل ها، پایین ها، فرودها، نشیب ها، پست ها، فرومایه ها، زبون ها، جمع واژۀ سافل
فاعل بودن، حالت فاعلی، انجام دادن عمل جنسی نامشروع با دیگری
دو جگر رگ جگر رگان تثنیه طالع دو رگ جگر
مونث فاعلی: علل فاعلیه
کناکی پویندگی فاعل بودن، حالت فاعلی
جمع قاتل، کشندگان جمع قاتل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) کشندگان
جمع قاعده، سترون ها، نبلان
جمع قایل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) قایلین بخلا
جمع قایل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) قایلین بخلا
فرانسوی گل کتنجک
نوعی شیرینی. طرز تهیه 100- گرم قند و 10 گرم آرد و 3 عدد تخم مرغ و یک قاشق آب بهار نارنج با 100 گرم کره خمیر روانی ترتیب دهند و قالب مخصوص مادلن را چرب کرده از مواد فوق پرکنند و بپزند