جدول جو
جدول جو

معنی جاذبه - جستجوی لغت در جدول جو

جاذبه
نیرویی که همۀ اجسام و اشیا را به سوی یکدیگر جذب می کند، گرانش، جاذب
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
فرهنگ فارسی عمید
جاذبه
برگرداننده چیزی از جای خودش، نیروی کشش و جذب
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
فرهنگ لغت هوشیار
جاذبه
((ذِ بِ))
نیرویی که اجسام را به طرف خود می کشد
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
فرهنگ فارسی معین
جاذبه
کشش، گرانش، ربایش
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
فرهنگ واژه فارسی سره
جاذبه
جذب، جذبه، جلب، گیرایی، کشش، ملاحت
متضاد: دافعه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جاذبه
جاذبيّةً
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به عربی
جاذبه
Attraction, Gravity, Winsomeness
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
جاذبه
attraction, gravité, charme
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به فرانسوی
جاذبه
atracción, gravedad, encanto
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
جاذبه
привлечение , гравитация , привлекательность
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به روسی
جاذبه
Anziehung, Schwerkraft, Anmut
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به آلمانی
جاذبه
привабливість , гравітація , привабливість
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به اوکراینی
جاذبه
atrakcyjność, grawitacja, urok
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به لهستانی
جاذبه
吸引力 , 重力
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به چینی
جاذبه
atração, gravidade, encantamento
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به پرتغالی
جاذبه
আকর্ষণ , মহাকর্ষ , আকর্ষণীয়তা
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به بنگالی
جاذبه
کشش , کشش , دلکشی
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به اردو
جاذبه
mvuto
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به سواحیلی
جاذبه
çekim, yerçekimi, çekicilik
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
جاذبه
매력 , 중력
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به کره ای
جاذبه
魅力 , 重力 , 魅力
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به ژاپنی
جاذبه
משיכה , גַּרוֹבִיטַצְיָה , חֵן
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به عبری
جاذبه
attrazione, gravità, fascino
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
جاذبه
daya tarik, gravitasi, pesona
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
جاذبه
การดึงดูด , แรงดึงดูด , เสน่ห์
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به تایلندی
جاذبه
aantrekkingskracht, zwaartekracht, aantrekkelijkheid
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به هلندی
جاذبه
आकर्षण , गुरुत्वाकर्षण
تصویری از جاذبه
تصویر جاذبه
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کاذبه
تصویر کاذبه
کاذب، دروغ گو
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
با کسی نزاع کردن در کشیدن چیزی. (تاج المصادر بیهقی). منازعت کردن. جذاب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). منازعت کردن با هم درکشیدن چیزی. (آنندراج) ، برگردانیدن کسی را ازجای. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، با یکدیگر چیزی را کشیدن. (آنندراج)
همدیگر را به سوی خود کشیدن و بردن. (ناظم الاطباء) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مجاذبه شود
لغت نامه دهخدا
مونث کاذب: دروغگو: زن، دروغین کلوخکوب مونث کاذب زن دروغگو. یا شهوت کاذبه. شهوت دروغین مقابل شهوت صادقه
فرهنگ لغت هوشیار
مونث جذاب یاادویه جذابه. دواهایی که بصورت حب یا کپسول ساخته میشود و آنها را بلع میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جایبه
تصویر جایبه
خبر رسیده از دور، جمع جوایب. (جوائب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جائبه
تصویر جائبه
خبر رسیده از دور، جمع جوایب. (جوائب)
فرهنگ لغت هوشیار
مجاذبت در فارسی: کشمکش همدیگر را کشیدن نزاع و کشمکش کردن: یکی را اختیار کردند تا قایم مقام برادر بنشست برادر دیگر را که مجاذبت ملک می نمود از دست برداشتند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جانبه
تصویر جانبه
گوشه، گونه
فرهنگ واژه فارسی سره