معنی ثولول در فرهنگ لغت هوشیار

زگیل آژخ گوشت پاره ای که بر اندام بر آید آزخ زگیل

معنی ثولول در فرهنگ فارسی عمید

زِگیل، ضایعۀ پوستی کوچک سفت و سخت که روی پوست بدن پیدا می شود اما درد ندارد، سِگیل، وِردان، واروک، واژو، بالو، تاشکِل، گَندُمِه، آزَخ، زَخ، زوخ، آژَخ، ژَخ

معنی ثولول - جستجوی لغت در جدول جو

ثولول: زگیل آژخ گوشت پاره ای که بر اندام بر آید آزخ زگیل

فرهنگ لغت هوشیار

ثولول: زگیل، ضایعۀ پوستی کوچک سفت و سخت که روی پوست بدن پیدا می شود اما درد ندارد
سگیل، وردان، واروک، واژو، بالو، تاشکل، گندمه، آزخ، زخ، زوخ، آژخ، ژخ

فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دولول

سختی، آسیب، درهمی

فرهنگ لغت هوشیار

ثعلول

خشمناک، دندان افزوده دندانک

فرهنگ لغت هوشیار

ثؤلول

((ثُ))

آژخ، زگیل، جمع ثا´ لیل

فرهنگ فارسی معین