جدول جو
جدول جو

معنی ثنیا - جستجوی لغت در جدول جو

ثنیا(ثُ / ثَ)
ثنوی، سر و پاهای شتر قمار، اسم است استثنا را و هر چه که آنرا استثنا کنند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ثریا
تصویر ثریا
(دخترانه)
نام یک صورت فلکی، پروین (ستاره)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دنیا
تصویر دنیا
(دخترانه)
عالم و گیتی، جهان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ژنیا
تصویر ژنیا
(دخترانه)
ژنیک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آنیا
تصویر آنیا
(دخترانه)
نام مستعار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بنیا
تصویر بنیا
(دخترانه)
تو فرزند منی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ثانیا
تصویر ثانیا
در مرتبۀ دوم، علاوه بر مورد اول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثریا
تصویر ثریا
پروین، چراغ چندشاخه ای که از سقف اتاق آویزان می کنند، چهل چراغ، چلچراغ
عقد ثریا: کنایه از پروین. زیرا مجموع چند ستاره است شبیه گردن بند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خنیا
تصویر خنیا
سرود، آواز، نغمه
فرهنگ فارسی عمید
مجموع هشت دندان تیز جلو دهان که چهار در بالا و چهار در پایین قرار دارد، دندان پیش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنیا
تصویر تنیا
نوعی کرم انگلی دراز و نواری شکل که از طریق گوشت آلوده وارد بدن انسان می شود، کرم کدو، کدودانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دنیا
تصویر دنیا
مقابل آخرت، زندگانی حاضر، جهانی که در آن هستیم، در علم نجوم کرۀ زمین، جهان، گیتی، کهن بوم، کهن دز
دنیا خوردن: کنایه از بهره بردن از مال و ثروت و نعمت های دنیا، عیش و نوش کردن مثلاً دنیا دیدن به از دنیا خوردن
فرهنگ فارسی عمید
(ثَ)
جمع واژۀ ثنیه. پشته ها. راههای سربالا در کوه که دشوار باشد، فلان طلاّع الثنایا، اذا کان سامیاً لمعالی الامور، چهار دندان پیشین دو از فوق و دو از تحت، شهیدانی که استثنا کرد ایشان را خدای تعالی از صعقه. حیث قال: و نفخ فی الصور فصعق من فی السموات و من فی الأرض الاّ من شاء اﷲ. (قرآن 68/39)
لغت نامه دهخدا
(ثَ نی یَ)
نام موضعی است در خارج حصن کرک میان راه دمشق به حجاز
لغت نامه دهخدا
(ثَ نی یَ)
پشته. راه پشته و کوه. راه دو کوه. راه بسوی کوه، شهیدانی که استثناء کرد ایشان را اﷲ تعالی از صعقه حیث قال: و نفخ فی الصور فصعق من فی السموات و من فی الارض الا من شاء اﷲ (قرآن 68/39) ، چهار دندان پیشین دو از فوق و دو از تحت. پیشین. ج، ثنایا، ناقۀ در سال ششم درآمده، مادیان در چهارم درآمده، گوسفند و گاو در سوم درآمده. ج، ثنیات، ستایش، بمدح باشد یا بذم، خرمابن مستثنی از بیع، سر و پاهای شتر قمار، اسم است استثنا را و هر چه که آن را استثنا کنند
لغت نامه دهخدا
(بَ)
آذوقه و مأکولاتی که از خارج در شهری حمل میکنند. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
(ثُ رَیْ یا)
نام چاهی است در مکه از بنی تمیم بن مره، آبهائی است از بنی محارب در شعبی، آبی است از بنی ضباب در حمی ضریه، قصری است که معتضد نزدیک تاج بنا کرد بدومیلی آنجا. (مراصد الاطلاع)
لغت نامه دهخدا
(ثِ)
جمع واژۀ ثنی. شتران نر در سال ششم درآمده. ثناء
لغت نامه دهخدا
(ثِ)
نام موضعی که در آنجا غمّان و تغلب و ذبیان و غیرهم بر بنی عذره تاخت آوردند و ظفر نصیب بنی عذره گردید، نام موضعی است که در آنجا غمّان و تغلب و ذبیان و غیر هم بر بنی زهره ظفر یافتند
لغت نامه دهخدا
(ثُ)
آنکه دومین کس باشد در مهتری و فضیلت. مهتر دوم در مهتری، مرد بی عقل و بی رای و رای تباه. ج، ثنیه
لغت نامه دهخدا
(ثَ نی یا)
جمع واژۀ ثنیّه. ناقه های در سال ششم درآمده، مادیان های در چهارم آمده، گوسفندان و گاوان در سیم درآمده
لغت نامه دهخدا
تصویری از تنیا
تصویر تنیا
فرانسوی کرم کدو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنیا
تصویر دنیا
زندگانی، حاضر، گیتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنیا
تصویر خنیا
سرود نغمه آواز
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی چوبین یا فلزی بشکل مثل قائم الزاویه دارای یک زاویه 90 درجه و دو زاویه 45 درجه (معمولا) در دو گوشه مجاور و آن برای ترسیم زاویه و خط عمودی بکار رود. برای ترسیم خطوط متوازی از دو گونیا استفاده میشود. بنایان و نجاران نیز از گونیا های بخصوص استفاده میکنند: کو نوح که ساز هاش بخشم یا مسطر و گونیاش بخشم. (تحفه العراقین)، ریسمانی که استاد بنا بوسیله آن رنگ عمارت را میریزد، قطعه آهن صاف بشکل یا که برای محکم کردن بند و بست چوب بکار رود، آلتی برای اندازه گرفتن قطر اشیا استوانه یی، شاغول
فرهنگ لغت هوشیار
باز، دیگر، دوباره، دویم آنکه در دو دوم، دوم بار بار دیگر دیگر دوباره، پس سپس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثنایا
تصویر ثنایا
داندانهای تیز جلوی دهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثریا
تصویر ثریا
چراغ چند شاخه، آسمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثریا
تصویر ثریا
((ثُ رَ یّ))
چلچراغ، پروین، یکی از صورت های فلکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خنیا
تصویر خنیا
((خُ))
سرود، نغمه، آواز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثنایا
تصویر ثنایا
((ثَ))
جمع ثنیه. دندان های تیز پیشین، دندان های نیش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دنیا
تصویر دنیا
((دُ))
جهانی که در آن هستیم، کره زمین
دنیا را آب ببرد او را خواب می برد: کنایه از به خواب سنگین فرو رفته است، از همه چیز و همه کس غافل است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دنیا
تصویر دنیا
گیتی، جهان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خنیا
تصویر خنیا
موسیقی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ثانیا
تصویر ثانیا
دوم
فرهنگ واژه فارسی سره