جدول جو
جدول جو

معنی ثندوه - جستجوی لغت در جدول جو

ثندوه
(ثَ دُ وَ / ثُ دُ وَ)
پستان زن و مرد، گوشت پستان مرد و بن آن. ابن فارس گوید:ثدی پستان زن و ثندوه پستان مرد باشد. ج، ثنادی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اندوه
تصویر اندوه
غم، غصه، دلگیری، گرفتگی دل
فرهنگ فارسی عمید
(نَدْ وَ)
انجمن. (دستوراللغه). گروه وانجمن روزانه. (منتهی الارب). گروه. انجمن. (ناظم الاطباء) جماعت. (اقرب الموارد) ، هر خانه ای که در آن گرد آمده انجمن کنند. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). مجلس. جمعشدن گاه مردم. (فرهنگ خطی). جای حدیث کردن. (فرهنگ خطی). مجلس. مجمع. نادی. منتدی. ج، اندیه، یک مره انجمن کردن مردم. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، مشوره. (ترجمه طبری بلعمی). مشاوره. (یادداشت مؤلف).
- دارالندوه، سرائی است به مکه بناکردۀ قصی بن کلاب، سمیت به لانهم کانوا یندون فیها للمشاوره، أی یجتمعون. (منتهی الارب). مشورت را ندوه خوانند و قصی هم به پهلوی مسجد مکه سرائی بخرید و آن را دارالندوه نام کرد. (ترجمه طبری بلعمی). و رجوع به دارالندوه شود
لغت نامه دهخدا
(نُدْ وَ)
آبشخور شتر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آب خوردن گاه شتر. (فرهنگ خطی)
لغت نامه دهخدا
به هندی نوعی از دخن است. (تحفۀ حکیم مؤمن) (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(اَهْ)
گرفتگی دل. دلگیری. (برهان قاطع). غم و گرفتگی دل. (آنندراج). غم وکرب و حزن و آزردگی. (ناظم الاطباء). غمه. (ترجمان القرآن جرجانی) (منتهی الارب). شجن. (دهار). غم. ترح. فقر. وحشت. کل ّ. ضجره. کأب. کآبه. کأبه. معطاء. ضره. وله. طرب. فاجعه. جوی. (از منتهی الارب). حزن تیمار. گرم. غمگنی. غمگینی. خدوک. نژندی. بهر. یتم. کمد. هم. وجد. ملال. بلبال. سدم. شجب. شجو. مساءه. حوب. حوبه. حیبه. کربت. بث. (یادداشت مؤلف). غیش. سوء. وکه. زله. غصه. (از یادداشتهای لغت نامه) :
معذورم دارید کم اندوه و غیش است
اندوه و غیش من از آن جعد وغیش است.
رودکی.
ز اندوه باشد رخ مرد زرد
برامش فزاید تن رادمرد.
فردوسی.
مرا زین همه ویژه اندوه تست
که بیداردل بادی و تندرست.
فردوسی.
بدو گفت شاه ای گو نامجوی
از این رزم اندوهت آمد بروی.
فردوسی.
بدین شادکامی کنون می خوریم
بمی جان اندوه را بشکریم.
فردوسی.
لیکن گزندگی سوزش فراق و الم هجران بار آورده است جهت امیرالمؤمنین دریغ و درد و اندوه و غم. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 310).
بود بیش اندوه مرد از دوتن
ز فرزند نادان وناپاک زن.
اسدی.
اندیشه چو دانش است می باید داشت
اندوه چو روزی است می باید خورد.
ابوالفرج رونی.
...که سور آن از شیون قاصر است و اندوه آن بر شادی راجح. (کلیله و دمنه). پس از بلوغ غم و مال فرزند و اندوه درمیان آید. (کلیله و دمنه).
در ظلمت حال خاطر، اندوه
بانور خیال او گسارد.
خاقانی.
صفیر مرغ و نوشانوش ساقی
ز دلها برده اندوه فراقی.
نظامی.
هرکه را خوش نیست با اندوه تو
جان او از ذوق عشق آگاه نیست.
عطار (دیوان ص 85).
تا دل از دست بیفتاد از تو
تن باندوه فرو داد از تو.
عطار.
بی غم و انده به زهد و علم و بفضلیم
نی چو تو باندوه مال و جاه و جلالیم.
ناصرخسرو.
- به اندوه، باغم. غمگین.
- بی اندوه، بی غم. آنکه اندوهی ندارد.
لغت نامه دهخدا
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
غم و غصه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ندوه
تصویر ندوه
ندوه در فارسی انجمن رایستان گروه انجمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
غم، غصه، انده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ندوه
تصویر ندوه
((نَ دْ وَ))
گروه، انجمن
فرهنگ فارسی معین
اسف، اضطراب، بی آرامی، بی قراری، تاسف، تالم، تحسر، تنگدلی، تیمار، حزن، حسرت، داغ، دریغ، رنج، غصه، غم، کرب، محنت، ملال، ملالت، هم
متضاد: سرور، شادی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
انجمن، جمع، جمعیت، حزب، دسته، فرقه، گروه، لجنه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
الحزن
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
Sorrow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
tristesse
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
tristeza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
печаль
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
Trauer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
смуток
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
smutek
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
悲伤
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
tristeza
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
غم
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
দুঃখ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
huzuni
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
üzüntü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
슬픔
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
悲しみ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
עֶצֶב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
dolore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
kesedihan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
ความโศกเศร้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
verdriet
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
दुःख
دیکشنری فارسی به هندی