جدول جو
جدول جو

معنی ثنتل - جستجوی لغت در جدول جو

ثنتل
(ثِ تِ)
کوتاه بالا. قصیرالقامه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ثَ تَ لَ)
بیضۀ گنده. تخم مرغ گندیده
لغت نامه دهخدا
(تَ سَنْ نی)
پلید گردیدن پس از نظافت
لغت نامه دهخدا
(حُ تَ)
نجات و رهایی و چاره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به حنتال شود
لغت نامه دهخدا
(ثَ نِ تَ)
نعت است از ثنت، لثه. ثنته. لثۀ فروهشته و خون آلود گردیده
لغت نامه دهخدا
(ثَ تَ)
نام کوهی است. (منتهی الارب) ، محلی است نزدیک نباج که جنگ مشهوری در آنجا واقع شد بین نباج و ثیتل. منزلی است برای مسافران بصره، و گویند قریه ای است، و گویند شهری است از بنی حمان
لغت نامه دهخدا
(تَ)
بز کوهی نر، گاو کوهی نر، نوعی از کاو دشتی. نمش. ج، ثیاتل، مرد فربه که در وی گمان خیر دارند، عنین
لغت نامه دهخدا
(خُ تُ)
نام موضعی است به دیار کلاب. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تَ تَ)
کوتاه. تنتاله مثل آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عَ تَ)
کفتاری که شکار خود راپاره پاره کند. ج، عناتل. (ناظم الاطباء). الضباع العناتل، کفتارهایی که شکار خود را پاره پاره کنند. (ازمنتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(غَ تَ)
گمنام. بیقدر. (منتهی الارب). خامل. (اقرب الموارد). گمنام و بیقدر، ام غنتل، کفتار. (آنندراج) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(کِ تَ)
کوتاه قامت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(ثَ نِ)
گوشت گندیده
لغت نامه دهخدا
(تَ سَنْ نُهْ)
ثنت شفه، فروهشته گردیدن و خون آلود شدن لب، ثنت لثه، خون آمدن از لثه، ثنت لحم، بوی گرفتن گوشت
لغت نامه دهخدا
تصویری از عنتل
تصویر عنتل
سخت و درشت
فرهنگ لغت هوشیار