جدول جو
جدول جو

معنی ثنایا - جستجوی لغت در جدول جو

ثنایا
مجموع هشت دندان تیز جلو دهان که چهار در بالا و چهار در پایین قرار دارد، دندان پیش
فرهنگ فارسی عمید
ثنایا
(ثَ)
جمع واژۀ ثنیه. پشته ها. راههای سربالا در کوه که دشوار باشد، فلان طلاّع الثنایا، اذا کان سامیاً لمعالی الامور، چهار دندان پیشین دو از فوق و دو از تحت، شهیدانی که استثنا کرد ایشان را خدای تعالی از صعقه. حیث قال: و نفخ فی الصور فصعق من فی السموات و من فی الأرض الاّ من شاء اﷲ. (قرآن 68/39)
لغت نامه دهخدا
ثنایا
داندانهای تیز جلوی دهان
تصویری از ثنایا
تصویر ثنایا
فرهنگ لغت هوشیار
ثنایا
((ثَ))
جمع ثنیه. دندان های تیز پیشین، دندان های نیش
تصویری از ثنایا
تصویر ثنایا
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از منایا
تصویر منایا
منیّت ها، اجل ها، مرگ ها، جمع واژۀ منیّت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثنایی
تصویر ثنایی
ویژگی کلمۀ دوحرفی، دارای دو حرف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثانیا
تصویر ثانیا
در مرتبۀ دوم، علاوه بر مورد اول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حنایا
تصویر حنایا
حنیّه ها، کمان ها، جمع واژۀ حنیّه
فرهنگ فارسی عمید
(حَ)
جمع واژۀ حنیه. به معنی کمان ها. (دهار) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به حنیه شود
لغت نامه دهخدا
(ثُ / ثَ)
ثنوی، سر و پاهای شتر قمار، اسم است استثنا را و هر چه که آنرا استثنا کنند
لغت نامه دهخدا
(مَ)
جمع واژۀ منیّه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). جمع واژۀ منیه، به معنی مرگ و اجل. (آنندراج) : از برای وی، احمد انواع منایا و احسن اقسام رزایا مقدر ساخت. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 459). رجوع به منیه شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
جمع واژۀ دنیّه. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ دنیئه. (یادداشت مؤلف). رجوع به دنیه و دنیئه شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
رجل سنایا، مرد شریف. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(ثِ یَ)
رسن از ابریشم یا از موی و جز آن
لغت نامه دهخدا
(ذَ تُثْ ثَ)
خداوندان دندانهای پیشین.
لغت نامه دهخدا
تصویری از منایا
تصویر منایا
جمع منیه، مرگ ها مردن ها جمع منیه مرگها اجلها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنایا
تصویر سنایا
بزرگوار بلند گاه مرد
فرهنگ لغت هوشیار
باز، دیگر، دوباره، دویم آنکه در دو دوم، دوم بار بار دیگر دیگر دوباره، پس سپس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوات الثنایا
تصویر ذوات الثنایا
دندان گرازیان دارندگان داندانهای پیشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حنایا
تصویر حنایا
((حَ یا حَ))
جمع حنیه، کمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هنایا
تصویر هنایا
تاثیر گذار، موثر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ثانیا
تصویر ثانیا
دوم
فرهنگ واژه فارسی سره