- ثناگویی
- مداحی ستایشگری، دعاگویی
معنی ثناگویی - جستجوی لغت در جدول جو
- ثناگویی
- مداحی، ستایشگری، دعاگویی
- ثناگویی
- ستایشگری، مداحی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنالوژی
نیایش گوی سناگوی
انعقاد نکاح و مباشرت و محبت و آمیزش و وصال، همسر گرفتن و ازدواج
ازدواج، زناشوهری، زن و شوهری
نکوهش زشتگفت هجوگفتن ذم
آنکه سخن نتواندگفت غیرناطق عجم صامت
مداح ستایشگر، دعاگوی
ویژگی کلمۀ دوحرفی، دارای دو حرف
ستایشگر، مداح