جدول جو
جدول جو

معنی ثعلول - جستجوی لغت در جدول جو

ثعلول
خشمناک، دندان افزوده دندانک
تصویری از ثعلول
تصویر ثعلول
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زعلول
تصویر زعلول
سبک شادمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثولول
تصویر ثولول
زگیل آژخ گوشت پاره ای که بر اندام بر آید آزخ زگیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثولول
تصویر ثولول
زگیل، ضایعۀ پوستی کوچک سفت و سخت که روی پوست بدن پیدا می شود اما درد ندارد
سگیل، وردان، واروک، واژو، بالو، تاشکل، گندمه، آزخ، زخ، زوخ، آژخ، ژخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معلول
تصویر معلول
علیل، مقابل علت، در فلسفه آنچه چیز دیگر سبب آن باشد، نتیجه، بیمار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معلول
تصویر معلول
بیمار و علیل و ناخوش و آزرده، رنجور
فرهنگ لغت هوشیار
تالاب پاک، سیاب گنبدک (حباب)، باران دمریز، ابر سپید، شتر دو کوهانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثؤلول
تصویر ثؤلول
((ثُ))
آژخ، زگیل، جمع ثا´ لیل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معلول
تصویر معلول
((مَ))
بیمار، علیل، هر چیزی که آن را به علت وسبب ثابت کرده باشند
فرهنگ فارسی معین
विकलांग
دیکشنری فارسی به هندی
ทุพพลภาพ
دیکشنری فارسی به تایلندی
سه پستانه مادینه ای که افزوده بر دو پستان پستانکی نیز دارد و یا یکی از پستانهایش دو نوک دارد
فرهنگ لغت هوشیار