جدول جو
جدول جو

معنی ثطاءه - جستجوی لغت در جدول جو

ثطاءه
(ثُ ءَ / ثَ ءْ)
جانوری است کوچک
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ثُفْ فا ءَ)
یکی ثفّاء
لغت نامه دهخدا
(ثُدْ دا ءَ)
واحد ثدّاء
لغت نامه دهخدا
(دَ کَ لَ)
بر پشت کسی زدن، آرمیدن زن، بیفکندن کسی را بر زمین، تیز دادن به چیزی، رنج بردن، کفک آوردن دیگ، پست و هموار گردیدن پشت شتر کسی از گرانی بار و درآمدن. (منتهی الارب). رجوع به فطاء و فطاء شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
برآمدن سینه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عَ ءَ)
عطاء. بخشش. عطاوه. رجوع به عطاء شود
لغت نامه دهخدا
(وَ طَ ءَ)
راه پاسپردۀ بسیار مسلوک. (منتهی الارب) (آنندراج). سابله. (اقرب الموارد). راه پاسپرده و لگدکوب شده. (ناظم الاطباء) ، مسافران. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(ثَطْ طا)
زن پست سرین، عنکبوت. تننده. کارتنک، جانوری است کوچک سخت گزنده
لغت نامه دهخدا
(تَ)
گول گردیدن
لغت نامه دهخدا
(ءَ)
نام محلی است در شعر، نام موضعی است ببلاد هذیل
لغت نامه دهخدا
تصویری از ثطاء
تصویر ثطاء
تننده جولاهه
فرهنگ لغت هوشیار