جدول جو
جدول جو

معنی ثرثار - جستجوی لغت در جدول جو

ثرثار
(ثَ)
بسیارگوی، بیهوده گوی بسیارفریاد. ج، ثرثارون، ثرثارین
لغت نامه دهخدا
ثرثار
(ثَ)
نهر یا وادی بزرگی است که موقع فراوانی باران طولش بسیار بود ولی به تابستان در آن جز برکه های کوچک و چشمه های شور و جزئی آب چیزی نیست و آن در صحرا از نزدیک سنجار سرازیر شده تا به پائین تکریت رسیده از حضر میگذرد و در اطراف آن دیهای بسیار و آبادانی بوده که اکنون خراب است. (مراصد الاطلاع)
لغت نامه دهخدا
ثرثار
بیهوده گوی پربانگ
تصویری از ثرثار
تصویر ثرثار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ثَ رَ)
زن بسیارگوی، چشمۀ پرآب
لغت نامه دهخدا
(ثُ)
نام دو نهر است به ارمنستان یکی را ثرثور کبیر و دیگری را ثرثور صغیر گویند بین یکی از آنها و بردعه کمتر از یک فرسخ است. (مراصد الاطلاع). صاحب قاموس الاعلام گوید: در نزدیک اران و بردعه دو نهر به این نام هست یکی را ثرثور صغیر گویند و این قول یاقوت است در معجم البلدان و در نقشه های امروزی در ارمنستان رودی بنام ترتر دیده میشود و ظاهراً این ترتر همان ثرثورجغرافی نویسان عرب است و گویا ثرثور کبیر همین است وشاید ثرثور صغیر شعبه ای از همین ثرثور کبیر باشد
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
جد والد احمد بن عبدالعزیز بن احمد محدث بغدادی. او راست جزئی در حدیث
لغت نامه دهخدا
(ثَثِ)
محلی است در شعر شماخ. (مراصد الاطلاع)
لغت نامه دهخدا
(ثِ)
جمع واژۀ ثره و ثره
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
جمع واژۀ ثرثار
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
جمع واژۀ ثرثار
لغت نامه دهخدا