جدول جو
جدول جو

معنی ثراثر - جستجوی لغت در جدول جو

ثراثر
(ثَثِ)
محلی است در شعر شماخ. (مراصد الاطلاع)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ثَ)
بسیارگوی، بیهوده گوی بسیارفریاد. ج، ثرثارون، ثرثارین
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
نهر یا وادی بزرگی است که موقع فراوانی باران طولش بسیار بود ولی به تابستان در آن جز برکه های کوچک و چشمه های شور و جزئی آب چیزی نیست و آن در صحرا از نزدیک سنجار سرازیر شده تا به پائین تکریت رسیده از حضر میگذرد و در اطراف آن دیهای بسیار و آبادانی بوده که اکنون خراب است. (مراصد الاطلاع)
لغت نامه دهخدا
(ثِ)
جمع واژۀ ثره و ثره
لغت نامه دهخدا
از پی از عقب دنبال، پیر تابع، به تبع به پیروی. توضیح در باب استعمال (در اثر) بنظر ما بهتر همان (براثر) است که در نسخه های قدیمی دیده میشود و چون (اثر) اصلا بمعنی جاو نشانه پا و هر چیز یست که از چیزی بجا ماند پس براثر کسی یا چیزی یعنی پارا روی جا و نشانه پای آن کس و یا آن چیز گذاشتن و درین صورت شکی نیست که باید مقدم بر (اثر) حرف (بر) باشد که بمعنی روی است نه در اما از آنجا که بعدها اثر معنی اصلی خود را در استعمال مردم از دست داده و بمعنی نتیجه معمول گردیده بقیاس (در نتیجه) بعضی از مردم آنرا (در اثر) - که همین معنی را میرساند استعمال نموده و نوشته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثرثار
تصویر ثرثار
بیهوده گوی پربانگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وراثر
تصویر وراثر
براثر
فرهنگ لغت هوشیار