تخلص شاه عباس ثانی صفوی در شعر و این رباعی ازوست: از هجر توام بدیده خون میگردد احوال دلم بی تو زبون میگردد ای دوست اگر ترا ببیند ثانی برگرد سرت ببین که چون میگردد، و رجوع به عباس ... شود
تخلص شاه عباس ثانی صفوی در شعر و این رباعی ازوست: از هجر توام بدیده خون میگردد احوال دلم بی تو زبون میگردد ای دوست اگر ترا ببیند ثانی برگرد سرت ببین که چون میگردد، و رجوع به عباس ... شود
نام دو تن از شعرای عثمانی است: 1- در عصر سلطان بایزید ثانی و او در حسن و جمال بی نظیر بوده است واز این رو بدو یوسف ثانی می گفته اند و وی از این شهرت تخلص خود را گرفته است و او را در جوانی یکی از دوستداران او از راه حسد بکشته است و از شعر اوست: دلربا لر دلا بتم نه مدر نور دیده م سرور سینه مدر، 2- از شعرای دورۀ سلطان مرادخان سوم و از طایفۀ قول اوغلی اسلامبول می باشد و او تتبع اشعار شعراء ایران میکرد بالخاصه بدیوان امیرعلی شیر نوائی توجه داشت و او را دیوانی است و از جملۀ اشعار اوست: کوکل مرآتنی صوفی مجلا ایتسک اولمزمی جمال یاری بویوزدن تماشا ایتسک اولمزمی
نام دو تن از شعرای عثمانی است: 1- در عصر سلطان بایزید ثانی و او در حسن و جمال بی نظیر بوده است واز این رو بدو یوسف ثانی می گفته اند و وی از این شهرت تخلص خود را گرفته است و او را در جوانی یکی از دوستداران او از راه حسد بکشته است و از شعر اوست: دلربا لر دلا بتم نه مدر نور دیده م سرور سینه مدر، 2- از شعرای دورۀ سلطان مرادخان سوم و از طایفۀ قول اوغلی اسلامبول می باشد و او تتبع اشعار شعراء ایران میکرد بالخاصه بدیوان امیرعلی شیر نوائی توجه داشت و او را دیوانی است و از جملۀ اشعار اوست: کوکل مرآتنی صوفی مجلا ایتسک اولمزمی جمال یاری بویوزدن تماشا ایتسک اولمزمی
نعت فاعلی از ثنی، دوم، دوّم، دویم، جفت، دوتاکننده، برگرداننده، پیچیده، اسم یکی از اقسام مروارید، هذا ثانی اثنین، أی هو احد اثنین، همچنین است ثالث ثلاثه تا عشره، - فجر ثانی، صبح دوم، و رجوع به فجر شود
نعت فاعلی از ثنی، دوم، دوّم، دویم، جفت، دوتاکننده، برگرداننده، پیچیده، اسم یکی از اقسام مروارید، هذا ثانی اثنین، أی هو احد اثنین، همچنین است ثالث ثلاثه تا عشره، - فجر ثانی، صبح دوم، و رجوع به فجر شود
تأنیث ثانی، شصت یک از دقیقه و او قسمت میشود به شصت ثالثه (فلک) ، از درجۀ دوم. از درجۀ ثانیه (اصطلاح طب). رجوع به درجه شود. ج، ثوانی، شاه ثانیه، گوسفند که گردن کج کند بی علتی
تأنیث ثانی، شصت یک از دقیقه و او قسمت میشود به شصت ثالثه (فلک) ، از درجۀ دوم. از درجۀ ثانیه (اصطلاح طب). رجوع به درجه شود. ج، ثوانی، شاه ثانیه، گوسفند که گردن کج کند بی علتی
جمع واژۀ مثنی [م نا] . (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به مثنی شود، جمع واژۀ مثناه [م / م ] . (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به مثناه شود، {{اسم خاص}} قرآن است به سبب اقتران آیۀ رحمت و آیۀ عذاب. (از منتهی الارب) (غیاث) (آنندراج). در شرع اطلاق می شود بر تمامی قرآن مجید زیرا مشتمل است بر وعد و وعید و بهشت و دوزخ و مبداء و معاد و امر و نهی و احکام اعتقادیه و عملیه و بر مراتب سعداء و مدارج اشقیاء. (از کشاف اصطلاحات الفنون). از جمله نامهای قرآن است. (از نفایس الفنون)، آنچه از قرآن مکرر است، سورۀ فاتحه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سورۀ فاتحه از آنکه دوباره خوانده می شود در دو رکعت. (غیاث) (آنندراج). سورۀ فاتحهالکتاب زیرا مشتمل است بر وعد و وعید در این آیت: مالک یوم الدین. و بر احوال نیکوکاران و تبهکاران در این آیت: الذین انعمت علیهم. الی آخر سوره و برای آنکه در هر نماز در هر رکعت اول و دوم باید خوانده شود و برای آنکه این سوره در دو نوبت بر پیغمبر نازل شد یک نوبت در مکه زمانی که نماز واجب گردید و یک نوبت در مدینه هنگامی که قبله از بیت المقدس به خانه کعبه نقل و تحویل گردید. (از کشاف اصطلاحات الفنون)، سورتهای قرآن دراز و کوتاه. (محمود بن عمر). سورۀ بقره یا براءه یا هر سوره ای که کم از سوره های طوال و مئین و زاید از سوره های مفصل باشد یا سورۀ حج و سورۀ قصص و سورۀ نمل و سورۀ عنکبوت و سورۀ نور و سورۀ انفال و سورۀ مریم و سورۀ روم و سورۀ یس و سورۀ فرقان و سورۀ حجر و سورۀ ابراهیم و سورۀ ص و سورۀ محمد و سورۀ لقمان و سورۀ زخرف و سورۀ ق و سورۀ مؤمن و سورۀ سجده و سورۀ احقاف و سورۀ جاثیه و سورۀ دخان و سورۀ احزاب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سوره هایی که آیاتش از صد کمتر باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون). سورتها از قرآن که هر یک کمتر از صد آیت است یعنی ثوانی مئین مأخوذ از قول رسول (ص) : اعطیت مکان الانجیل المثانی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سوره هایی از قرآن که پس از مئین آیند زیرا این سوره ها مثنی یعنی مابعد آنها هستند وبه عبارت دیگر مئین اوایل بشمار آیند و مثانی ثوانی محسوب گردند. - سبع المثانی. رجوع به همین کلمه شود. ، {{عربی، اسم}} تارهای دوم عود. (از منتهی الارب). آنچه بعد از تارهای اول عود است. (از اقرب الموارد). تارهای دوم عود که آلتی از آلات موسیقی است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : بر مثانی و مثالث بنواز ای مطرب وصف آن ماه که در حسن ندارد ثانی. حافظ. سلام اﷲ ما کر اللیالی و جاوبت المثانی و المثالی. حافظ. ، زانوی ستور و دو آرنج آن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). زانو و آرنج ستور. (ناظم الاطباء)، پیچ و خمهای وادی. (از اقرب الموارد)، بعضی از محققان نوشته اند که جمع مثنی [م ث ن نا] باشد به معنی تثنیه کرده شده. (غیاث) (آنندراج)
جَمعِ واژۀ مثنی [م َ نا] . (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به مثنی شود، جَمعِ واژۀ مثناه [م َ / م ِ] . (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به مثناه شود، {{اِسمِ خاص}} قرآن است به سبب اقتران آیۀ رحمت و آیۀ عذاب. (از منتهی الارب) (غیاث) (آنندراج). در شرع اطلاق می شود بر تمامی قرآن مجید زیرا مشتمل است بر وعد و وعید و بهشت و دوزخ و مبداء و معاد و امر و نهی و احکام اعتقادیه و عملیه و بر مراتب سعداء و مدارج اشقیاء. (از کشاف اصطلاحات الفنون). از جمله نامهای قرآن است. (از نفایس الفنون)، آنچه از قرآن مکرر است، سورۀ فاتحه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سورۀ فاتحه از آنکه دوباره خوانده می شود در دو رکعت. (غیاث) (آنندراج). سورۀ فاتحهالکتاب زیرا مشتمل است بر وعد و وعید در این آیت: مالک یوم الدین. و بر احوال نیکوکاران و تبهکاران در این آیت: الذین انعمت علیهم. الی آخر سوره و برای آنکه در هر نماز در هر رکعت اول و دوم باید خوانده شود و برای آنکه این سوره در دو نوبت بر پیغمبر نازل شد یک نوبت در مکه زمانی که نماز واجب گردید و یک نوبت در مدینه هنگامی که قبله از بیت المقدس به خانه کعبه نقل و تحویل گردید. (از کشاف اصطلاحات الفنون)، سورتهای قرآن دراز و کوتاه. (محمود بن عمر). سورۀ بقره یا براءه یا هر سوره ای که کم از سوره های طوال و مئین و زاید از سوره های مفصل باشد یا سورۀ حج و سورۀ قصص و سورۀ نمل و سورۀ عنکبوت و سورۀ نور و سورۀ انفال و سورۀ مریم و سورۀ روم و سورۀ یس و سورۀ فرقان و سورۀ حجر و سورۀ ابراهیم و سورۀ ص و سورۀ محمد و سورۀ لقمان و سورۀ زخرف و سورۀ ق و سورۀ مؤمن و سورۀ سجده و سورۀ احقاف و سورۀ جاثیه و سورۀ دخان و سورۀ احزاب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سوره هایی که آیاتش از صد کمتر باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون). سورتها از قرآن که هر یک کمتر از صد آیت است یعنی ثوانی مئین مأخوذ از قول رسول (ص) : اعطیت مکان الانجیل المثانی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سوره هایی از قرآن که پس از مئین آیند زیرا این سوره ها مثنی یعنی مابعد آنها هستند وبه عبارت دیگر مئین اوایل بشمار آیند و مثانی ثوانی محسوب گردند. - سبع المثانی. رجوع به همین کلمه شود. ، {{عَرَبی، اِسم}} تارهای دوم عود. (از منتهی الارب). آنچه بعد از تارهای اول عود است. (از اقرب الموارد). تارهای دوم عود که آلتی از آلات موسیقی است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : بر مثانی و مثالث بنواز ای مطرب وصف آن ماه که در حسن ندارد ثانی. حافظ. سلام اﷲ ما کر اللیالی و جاوبت المثانی و المثالی. حافظ. ، زانوی ستور و دو آرنج آن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). زانو و آرنج ستور. (ناظم الاطباء)، پیچ و خمهای وادی. (از اقرب الموارد)، بعضی از محققان نوشته اند که جمع مثنی [م ُ ث َ ن نا] باشد به معنی تثنیه کرده شده. (غیاث) (آنندراج)