- ثانی
- دوم، دوتا کننده
معنی ثانی - جستجوی لغت در جدول جو
- ثانی
- دوم، کنایه از همتا، نظیر
- ثانی
- دوم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دومک، دم
یک شصتم دقیقه
باز، دیگر، دوباره، دویم آنکه در دو دوم، دوم بار بار دیگر دیگر دوباره، پس سپس
در مرتبۀ دوم، علاوه بر مورد اول
واحد اندازه گیری زمان، برابر با یک شصتم دقیقه
جمع مثنی، دو تا ها، دو دو ها، تار های دویم در چنگ
مثنا، قرآن، سوره هایی که در بخش دوم قرآن واقع شده اند و تعداد آیات آن ها از صد کمتر است
سورۀ فاتحه
سورۀ فاتحه
تبهکار
زودگذر
بر پا کننده ساختمان، بنا کننده، سازنده، موسس و پایه گذار
ماده معدنی، معدنی
آب: (نه در آن معده ریزه ای مانده نه در آن دیده قطره ای پانی) (سنائی)
سوق دادن، روانه کردن
زناکار
آبکش آبیار
ماندگار، فرود آینده فرود آینده، اقامت (دراز) کننده مقیم
دویمی دیتیگر دو دیگر منسوب به ثانی دومی دومین: (عادت طبیعت ثانوی است)
نسبت کننده کسی را ببندی
جمع ثانیه، دمک ها، دو تاها جمع ثانیه شصتم حصه دقیقه. یاثونی نجوم. هرچه بزرفلک قمرپیداآید از چیزهای نورانی جز برق و صاعقه و از آن جمله است: انسی جابیه حربه ذوذنب ذوذوء ابه شهب طیفور عمود فارس قسعی مصباحی نیازک وردی و از آنرو آنها را ثوانی نجوم گویند که در دلایل و احکام در مرتبه ثانی اند و در احکام و دلایل اولیه نجوم را باشد
عزیز، محبوب، دوست جانی و بمعنی جنایتکار
نزدیک، قریب
درنگ کردن، انتظار نمودن درنگ دیر کاری آهستگی سستی سستکاری گیاخن درنگ کردن ایست کردن آهسته کردن، سستی کردن تاخیر کردن، آهستگی درنگ، تاخیر
درم ده هفت که در قدیم رایج بود