جدول جو
جدول جو

معنی ثانسیا - جستجوی لغت در جدول جو

ثانسیا
در نسخۀ چاپی تذکرۀ ضریر انطاکی بجای ثافسیا آمده است و ظاهراً غلط کاتب است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نانیسا
تصویر نانیسا
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی مراغه
فرهنگ نامهای ایرانی
گیاهی پایا با برگ های بریده و گل های سبز چتری که بلندیش تا یک متر می رسد و از ریشۀ آن ماده ای استخراج می شود که برای ساختن مشمّع طبی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثانیا
تصویر ثانیا
در مرتبۀ دوم، علاوه بر مورد اول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
ثانوی، ثنویه
فرهنگ فارسی عمید
اذرباس، (بحر الجواهر)، ثافیسا، در منهاج ثافیستا نیز آمده است و آن صمغ سداب برّی است، (بحر الجواهر)، صمغ سداب کوهی، یتبون، و بزبان بربر آن را ادریاس نامند، بقول دیسقوریدس این نبات نامش از جزیره تافسیس مشتق است چه آنرا اول بار بدآنجا یافتند برگهایش مجموعاً شبیه نارثقس است بیخ شاخه های آن شبیه به رازیانه است گل آن زرد و تخم آن اندک مستطیل و شبیه نبات نارثقس است جز آنکه آن کوچکتر است ریشه آن در خارج سیاه و در داخل سپید است و پوست آن سطبر و گس است عصارۀ ریشه آن را هنگامی که باد میوزد نگیرند چون ترشح آن از غایت تندی زیان رساند به اعضای بدن و بثور و دمل آرد، ریشه آن چون بیش از یکسال ماند از آن پس نفع ندهد، ریشه آن را خرد کرده در مسکه پزند تا آن اندازه که خاصیت آن بمسکه منتقل شود سپس بیالایند و آن روغن را در مواقع حاجت بکار برند و آن برای تقویت عصب و درد مفاصل نافع باشد اگر ریشه ثافسیا را بسایند و با آردجو مخلوط کنند برای جراحات و درد سینه مفید است، جالینوس در کتاب میامر گوید که بدل آن ترتیزک در داءالثعلب، ثافسیا را بخطا با صمغ سداب بری یکی دانند، (مفردات ابن البیطار)، صمغ نباتی است سفیدرنگ شبیه به انزروت با طعم تند و تلخ و بسیار تندبو و نبات او شبیه به رازیانه و گلش سفید و تخمش مانند انجره و با اندک عرض و در اطراف شعبه های او مثل اکلۀ شبت و بیخش غلیظ و بسیار تند و تلخ و منبت او کوههای سخت و درتنکابن و الموت ’جرنذ’ و به دیلمی ’تنبلی’ گویند، و بیخ او را زخم کرده رطوبت او را بعد از انجماد میگیرند و بعضی مجموع آن نبات را فشرده عصاره میگیرند وآخرین متخلخل و سبز مایل به سیاهی می باشد در آخر سیم گرم و خشک و با رطوبت فضلیه و مقئی و مسهل بلغم غلیظ و جهت درد پهلو و بطلان اشتها و تحلیل ریاح و سدد و ضماد او جهت داءالثعلب و رویانیدن مو و درد زانو وامثال آن و با هم وزن او موم و کندر جهت اسقاط بواسیر و جهت قلع آثار سیاهی و بنفشی و کبودی جلد و با عسل جهت جرب متقرح و با گوگرد جهت انفجار ورم صلب نافعو زیادت از دو ساعت نباید گذاشت و قدر شربتش تا پنج قیراط و پوست بیخ او در افعال مثل صمغ او است و چون ریزه کرده در روغن زیتون بجوشانند جهت تقویت عصب و درد مفاصل و آشامیدن او جهت فالج بغایت مفید و قدر شربت از پوست بیخ او و جرم او تا نه قیراط و اکثار اومورث ورم حلق و معده و احتباس بول و عروض ضیق النفس و غشی و مصلحش شیر تازه و لعاب بزرقطونا و بدلش در داءالثعلب حرف بابلی و گویند بالخاصیه تخم سداب رفع مضرت او میکند و چون گیاه و ساق او را داخل اغذیه کنند بمرتبه ای احداث حرارت کند که در زمستان محتاج بپوشش نباشند و رنگ رخسار را سرخ کند و جهت اکثر امراض باردۀ رحم نافع و او غیر صمغ سداب برّی است چه سداب برّی را صفات غیر او است، (تحفۀ حکیم مؤمن)، و آن را ثفسیا نیز گویند و یتبون هم خوانند و آن صمغ سداب کوهی است و گویند صمغ سداب برّی حرمل است، و سداب کوهی برگ آن به حرمل ماند لیکن درازتر وپهن تر بود و بوی عظیم منتن دارد و تخم آن به شکل تخم سداب بود و طبیعت آن بغایت گرم بود محرق و مسخن قوی و مجفف و در وی رطوبتی فصلی بود و گویند گرمی وی در سیم بود و مسهل و منضج و منقی بود و جذبی بغایت کند از عمق بدن و موی برویاند و پوست و بیخ وی نیز بر داءالثعلب مالند بغایت نافع بود و استرخا و نقرس سردرا سودمند بود و حقنه کردن جهت عرق النساء نافع بود و بر نفث دم و فضول طلی کردن و مقدار شربت از وی در استسقاء نیم درم بود با ماءالعسل و مسهل و مقیی ٔ بودو اگر زیاده از این بود بول و طبع ببندد و ورم زبان آورد و قراقر و سوزش حلق و معده و سرخی روی و باشد که غشی و ضیق النفس پیدا کند علاج وی بقی کنند بعد از آن شیر و مسکه و جوآب بدهند و غرغرۀ شیر تازه و روغن گل و از ادویه تخم سداب بغایت نافع بود و این از خواص است و جالینوس گوید بدل وی در داءالثعلب حرف است و وی مضر بود بمثانه و آلات بول و مصلح وی حب الاّس و بلوط بود، (اختیارات بدیعی)، و رجوع به ثفسیا شود
لغت نامه دهخدا
باز، دیگر، دوباره، دویم آنکه در دو دوم، دوم بار بار دیگر دیگر دوباره، پس سپس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثافسیا
تصویر ثافسیا
صمغ سداب کوهی صمغ سداب صحرایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
دویمی مونث ثانی مونث ثانوی: طبیعت ثانویه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثافیسا
تصویر ثافیسا
سریانی شلم (ازدوی سداب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسیاق
تصویر انسیاق
رانده شدن، روان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسیاح
تصویر انسیاح
فراخ و گشاد شدن دل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسیاء
تصویر انسیاء
رگ کردن پستان روان شدن شیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تافسیا
تصویر تافسیا
تافسیا، تاپسیا
فرهنگ لغت هوشیار
لاتینی گزنه از گیاهان گیاهی از تیره چتریان که کوچک و پایا میباشد. ارتفاعش حداکثر تا 5، 1 متر و بحد وفور در آفریقای شمالی و صقلیه وآسیای صغیر و نواحی بحر الرومی میروید 0 برگهایش برنگ سبز شفاف و دراز و نوک تیز و دارای بریدگیهای باریک است و سطح تحتانی پهنک برگها کمرنگ تر از سطح فوقانی آنها است 0 گل آذینش چتر مرکب و گلهایش سبز روشن است از پوست ریشه این گیاه رزینی استخراج میکنند که بنام رزین تاپسیا مشهوراست و اثر آن در تداوی بصورت مشمع بعنوان محرک جلدی است ولی باید در بکار بردنش احتیاط کامل را مرعی داشت زیرا ایجاد تاولهایی بر روی پوست مینماید و بعلاوه ایجاد خارش میکند تافسیا 0، تافیسیا تافسیا سداب
فرهنگ لغت هوشیار
بنگرید به مغن بی اکسید طبیعی منگنز را گویند که سیاه رنگ است و در طبیعت مخلوط با سایر کانیها بسیار فراوان است. در صورتیکه متبلور باشد آن را پیروسوزیت گویند و بلورهایش بشکل منشورهایخاکستری تیره است. و بر اثر حرارت بسهولت اکسیژن را آزاد میکند از این جهت از اکسید کننده های بسیار خوب است و در صنعت درشیشه گری و بلور سازی از آن بعنوان صابون شیشه گری استفاده میکنند از این رو که ذرات کربن را که درشیشه مذاب موجود و موجب سیاه شدن رنگ شیشه است بااکسیژنی که آزاد میکند ترکیب مینماید و سبب روشنی و سفیدی رنگ شیشه میشود مغنیسی مغنسیا سنگ شیشه گران صابون شیشه سنگ سیاه شیشه گران رنگ سیاه مغل مغنیسیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثانیاً
تصویر ثانیاً
((یَ نْ))
دوم، بار دوم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
((نَ یِّ))
مؤنث ثانوی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثانیا
تصویر ثانیا
دوم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
Secondary
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
secondaire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
משני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
गौण
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
sekunder
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
ทุติยภูมิ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
secundair
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
вторичный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
secundario
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
secondario
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
secundário
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
次要的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
wtórny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
другорядний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
sekundär
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ثانویه
تصویر ثانویه
二次的
دیکشنری فارسی به ژاپنی