جدول جو
جدول جو

معنی ثالسقیس - جستجوی لغت در جدول جو

ثالسقیس
(لِ)
بیونانی تخمی است که بفارسی آنرا سپندان گویند چون دود کنند جمیع گزندگان بگریزند و بر گزندگی عقرب مالند نافع باشد. (برهان). تخم سپندان. سفیداسفند. رشاد. حرف بابلی. (تحفۀ حکیم مؤمن) (اختیارات بدیعی). این نام در بعض نسخ ثالسفیس آمده است. (بحر الجواهر). و در بعض نسخ ثالیفس و ثالیسقیس
لغت نامه دهخدا
ثالسقیس
تره تیزک صحرایی
تصویری از ثالسقیس
تصویر ثالسقیس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ)
حرف است. (تحفۀ حکیم مؤمن). محرف ’تالسفیس’ (تالسب) است. رجوع به تالسب و تالسفیس و تالسقیر و تالسقیسر شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
حرف است. (فرهنگ فهرست مخزن الادویه ص 8). محرف ’تالسفیس’ (تالسب) است. رجوع به تالسب و تالسفیس و تالسقیس و تالسفیسیر و تالسقیر شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
به یونانی تخم سپند است که آن خردل فارسی باشد. (برهان) (آنندراج). این کلمه محرف ’تالسفیس’ (تالسب) است. رجوع به تالسب و تالسفیس شود. مؤلف برهان گوید:تخم تره تیزک را نیز گویند و این لغت در چند نسخۀ صحاح الادویه چنین بود لیکن در اختیارات تالبسیقیر نوشته اند با سین و تحتانی دیگر واﷲ اعلم. (برهان) (آنندراج). در دو نسخۀ خطی اختیارات بدیعی متعلق به کتاب خانه لغت نامه این کلمه بصورت ’تایسقیسر’ و ’تالسبیسیر’ آمده و آن را ’حرف’ معنی کرده است. توضیح آنکه ’حرف’ سپندان باشد که تخم تره تیزک است و بعربی حب الرشاد گویند. (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
از یونانی. تخم سپندان. رجوع به تالسب شود
لغت نامه دهخدا
در تریاق چنین ذکر کرده اند و گفته اند سپندان بابلی را تالاسقیس خوانند و قوت آن در ’حرف’ ذکر کرده شود، (ترجمه صیدنه)، رجوع به تالسپ و رجوع به حرف شود
لغت نامه دهخدا
شهری است به یونان که 18000 تن سکنه دارد، پایتخت قدیم جزیره ابوئا بود که امروز آن را اگریپو مینامند، (ترجمه تمدن قدیم فوستل دوکولانژ)
لغت نامه دهخدا
رجوع به غالیس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ثالسقیلس
تصویر ثالسقیلس
یونانی سپندان سپندانه تخم گیاهی است تره تیزک دشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالسقیس
تصویر تالسقیس
یونانی تره تیزک تخم پسند تخم تره تیزک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالسقیر
تصویر تالسقیر
یونانی تره تیزک تخم پسند تخم تره تیزک ثالسقیس
فرهنگ لغت هوشیار