جدول جو
جدول جو

معنی ثالثا - جستجوی لغت در جدول جو

ثالثا
در مرتبۀ سوم، علاوه بر مورد اول و دوم
تصویری از ثالثا
تصویر ثالثا
فرهنگ فارسی عمید
ثالثا
در سه در سیم سیم آنکه سوم بار سوم سه دیگر
تصویری از ثالثا
تصویر ثالثا
فرهنگ لغت هوشیار
ثالثا
سوم
تصویری از ثالثا
تصویر ثالثا
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ثالثه
تصویر ثالثه
ثالث، یک شصتم ثانیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثالث
تصویر ثالث
معرّب واژۀ سوم
ثالث ثلاثه: سوم از سه، کنایه از در مسیحیت، هر یک از اقنوم های سه گانه، شامل پدر، پسر و روح القدس
فرهنگ فارسی عمید
(نَ مَ دَ)
سه دیگر. سوم. بار سوم
لغت نامه دهخدا
(لِ ثَ)
تأنیث ثالث. شصت یک ثانیه که آن نیز شصت یک دقیقه و دقیقه شصت یک ساعت است، نزد اهل هیئت و منجمان سدس عشر ثانیه باشد چنانکه ثانیه سدس عشر دقیقه است. (کشاف اصطلاحات الفنون) ، جزء شصت یک از ثانیه وثالثه قسمت شود به شصت رابعه. ج، ثوالث، از درجۀ ثالثه در اصطلاح طب. رجوع به درجه شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
نعت فاعلی از ثلث، سوم، سه کننده، شخص خارجی: و هر راز که ثالثی در آن محرم نشود هر آینه از اشاعت مصون ماند. (کلیله و دمنه).
- شخص ثالث، در مرافعات آنکه نه مدعی و نه مدعی علیه است و دعوی مابه الادّعا کند. (اصطلاح عدلیه)
لغت نامه دهخدا
سیمی مونث ثالث، شصت یک ثانیه 60، 1 ثانیه 3600، 1 دقیقه 216000، 1 ساعت و آن به 60 رابعه قسمت شود، جمع ثوالث
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلاثا
تصویر ثلاثا
سه شنبه (روز)،جمع ثلاثاوات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثالث
تصویر ثالث
شخص خارجی، سوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثالثاً
تصویر ثالثاً
((لِ ثَ نْ))
بار سوم، سه دیگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثالث
تصویر ثالث
((لِ))
سوم، آن که نه مدعی و نه مدعی علیه است و دعوی مابه الادعا کند
فرهنگ فارسی معین
سوم، سومین
فرهنگ واژه مترادف متضاد
داوری، میانجیگری، واسطه گری
دیکشنری اردو به فارسی
واسطه، داور
دیکشنری اردو به فارسی