جدول جو
جدول جو

معنی ثآلیل - جستجوی لغت در جدول جو

ثآلیل
ثؤلول، زگیل، ضایعۀ پوستی کوچک سفت و سخت که روی پوست بدن پیدا می شود اما درد ندارد، سگیل، وردان، واروک، واژو، بالو، تاشکل، گندمه، آزخ، زخ، زوخ، آژخ، ژخ
تصویری از ثآلیل
تصویر ثآلیل
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع ثولول، آژخ ها، جمع تولول آژخها زگیلها. یاثالیل عصبی. توموریی که بر روی رشته های عصبی پیدا میشوند. بعضی ازاین تومورها منشای جزمنشا عصبی دارندکه به آنها اصطلاحا نورونهای کاذب یا ثالیل عصبی کاذب نام نهاده اند (از قبیل میکزوم ها و فیبروم ها و غیره)، ولی بالاختصاص ثالیل عصبی حقیقی آنهایی هستند که از خود بافت عصبی منشا میگیرند ثالیل عصبی دردهای شدید تولید میکنند. علت آنها گاهی ممکنست یک علت عفونی یا ضربه باشد، یاثالیل لسان. برجستگیهای سطح زبان
فرهنگ لغت هوشیار