جدول جو
جدول جو

معنی تیلماچی - جستجوی لغت در جدول جو

تیلماچی
ترجمان، یعنی زبانهای مختلف فهم کند و هر یکی را بزبان وی فهم کند، (آنندراج)، مترجم و ترجمان، (ناظم الاطباء)، صاحب منتهی الارب کلمات ترجمان و لسان را تیلماجی معنی کرده و مرحوم دهخدا در چند یادداشت آرد: دیلماج، مترجم، ترجمان، سخن گزاری، ترجمه، مترجمی و آنگاه افزاید: شاید از ترکی است، کارگذار، (آنندراج)، آنکه هر کاری را بخوبی می پردازد و حاذق و کارآزموده، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تیلماچی
تر زبان، کار گزار
تصویری از تیلماچی
تصویر تیلماچی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ لَ)
منسوب به بیلمان و عبدالرحمن بن البیلمانی مولای عمر بن الخطاب بدانجا نسبت دارد. (منتهی الارب) ، ستبر و بادکرده. (از ذیل اقرب الموارد از لسان)
لغت نامه دهخدا
خریفی، خزانی، پائیزی، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، خریفی، منسوب به تیرماه و تابستانی، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نوعی از انگور است، (برهان) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) :
تا وقت مهرگان همه گیتی چو زر بود
از آب تیرماهی و از باد مهرگان،
منوچهری،
تیره شد همچون عصیر تیرماهی آب جوی
شد چو آب تیرماهی خم به خم اندرعصیر،
میرمعزی (از آنندراج)،
، نوعی از ماهی، از عالم تیرمار، (آنندراج)، نام داروئی هم هست، (برهان) (شرفنامۀ منیری) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، زنجبیل، (الفاظ الادویه)، گزر و زردک را نیز گویند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
در تداول عامه، لاغر و چست، زن یا دختری با قد باریک و بلند و موزون و با قوت و با کمی مکر، لاغر و مکار، کشیده قامت، لاغر، (از یادداشتهای مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(دَ لَ)
منسوب است به دیلمان که قریه ای است از قرای اصفهان. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(تُ)
دهی از دهستان انگوت است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 148 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
منسوب به تیماء که بلدی است از بلاد تبوک در نصف طریق شام. (از سمعانی). رجوع به تیماء شود
لغت نامه دهخدا
هر کس از جانب دولت به توجه اطفال یتیم و بی کس و اعانت مردمان عاجز باشد آن را تیماری گویند یا تیمارخوار، (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گرفتگی، اندوهگینی، مقابل شادی:
همه رنجی و تیماری سرآید
ز تخم صابری شادی برآید،
(ویس و رامین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تیماری
تصویر تیماری
اندوهگینی، گرفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلماچی
تصویر کلماچی
(کلمه تازی چی ترکی) ترجمان (مترجم)
فرهنگ لغت هوشیار
سینمادار، آپاراتچی، بازیگر، هنرپیشه، ستاره، فیلمبردار، کارگردان
فرهنگ واژه مترادف متضاد