جدول جو
جدول جو

معنی تیفن - جستجوی لغت در جدول جو

تیفن
(فُ)
در مصر قدیم خدای شر و ظلمات و بی حاصلی بود. (از لاروس). رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه تیفون شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تیان
تصویر تیان
دیگ دهان گشاد و پهن، پاتیل، لوید، برای مثال عشق چو مغز است و جهان همچو پوست / عشق چو حلوا و جهان چون تیان (مولوی۳ - ۶۹۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیمن
تصویر تیمن
تبرک جستن، مبارک بودن، میمنت داشتن، امری یا چیزی را به فال نیک گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
بدبو شدن، گندیده شدن، پوسیدگی و گندیدگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیقن
تصویر تیقن
یقین داشتن، بی گمان دانستن، باور کردن، به تحقیق دانستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلفن
تصویر تلفن
دستگاهی که به وسیلۀ آن از مسافت دور با هم صحبت می کنند، کنایه از شماره تلفن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متیفن
تصویر متیفن
بیقین داننده بی گمان داننده، متفحص متتبع جمع متیقنین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیان
تصویر تیان
دیگ دهن گشاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیمن
تصویر تیمن
مبارک بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیقن
تصویر تیقن
بی گمان دانستن، باور کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدفن
تصویر تدفن
پنهان گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
گندگی بدبویی بد بو شدن گندیدن گندیده شدن، بد بویی گندگی گندیدگی، جمع تعفنات
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی که بدان از نقاط دور مکالمه کنند و این وسیله در سال 6781 توسط گراهام بل اختراع شده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تافن
تصویر تافن
عیب کردن، بد گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیقن
تصویر تیقن
((تَ یَ قُّ))
بی گمان شدن، یقین داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیان
تصویر تیان
((تِ))
دیگ دهان گشاد، پاتیل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیمن
تصویر تیمن
((تَ یَ مُّ))
همایون داشتن، خجسته داشتن
فرهنگ فارسی معین
((تِ لِ فُ))
دستگاهی که به وسیله آن می توان اصوات و مکالمات را به مسافت دور انتقال داد یا دریافت کرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
((تَ عَ فُّ))
گندیدن، بد بو گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
Putridity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
putridité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تفنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
putrefacción
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
सड़ांध
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
pembusukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
การเน่าเปื่อย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
bederf
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
putrefação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
putridità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
腐烂
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
zgnilizna
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
гнилість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
Fäulnis
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
гнилость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تعفن
تصویر تعفن
ריקבון
دیکشنری فارسی به عبری