جدول جو
جدول جو

معنی تیفاش - جستجوی لغت در جدول جو

تیفاش
از شهرهای قدیمی افریقا و دارای بناهای شامخ بود، و آن را تیفاش الظالمه گویند، در دامنۀ کوهی واقع است، (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

احمد بن یوسف القاهری التیفاشی، ملقب به شهاب الدین، او راست: ازهارالافکار فی جوهرالاحجار، وفات 651 هجری قمری (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، رجوع به الاعلام زرکلی ج 1ص 87 و قاموس الاعلام ترکی و معجم المطبوعات و احمد بن یوسف در همین لغت نامه و دایره المعارف فارسی شود
طبیب یا گیاه شناسی که ابن البیطار در مفردات از او روایت دارد، و او را کتابی بوده است بنام فصل الخطاب، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
هنگام حدوث یا هنگام برآمدن، (از اقرب الموارد) : اتیتک لتیفاق الامر، آمدم ترا وقت سازواری کار، (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) : و لقیته لتیفاق الهلال، ملاقات کردم او را هنگام برآمدن ماه، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تی / تَ)
مقابل و روبرو: تیفاق الکعبه، یعنی بیت المعمور که در آسمان است. مقابل و محاذی خانه کعبه است. (ازمنتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
کاسنی، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
غمزه و عشوه و فریب، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، عشوه و فریب ... و ظاهراً صحیح تیتال است، به ’تای’ قرشت بجای ’با’، مرادف تیتال که مشهور است اما تیتال در کلام قدما دیده نشده، (فرهنگ رشیدی) :
هفت نوبت صبر کرد و بانگ کرد
تا که عاجز گشت از تیباش مرد،
مولوی
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
ابن یوسف مقری، معروف به تیفاشی و مکنی به ابوالفضل. او راست: قادمهالجناح فی النکاح. وفات وی به سال 651 ه. ق. بوده است. و رجوع به تیفاشی و احمد بن یوسف بن احمد... شود
لغت نامه دهخدا
ابن یوسف بن احمد تیفاشی قفطی، مکنی به ابوالعباس قاضی. متوفی به سال 651 ه. ق. او راست: الدرهالفائقه فی محاسن الأفارقه. سجعالهدیل فی اخبار النیل. فصل الخطاب در 24 جلد. جوهرنامه. و کتاب در صنایع بدیعیه که در آن هفتاد نوع از صنایع بدیعیه برشمرده است
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
تیفاشی قاهری مکنی به ابوالعباس. او راست: ازهارالافکار فی جواهرالأحجار. رجوع به احمد بن یوسف بن احمد و رجوع به تیفاشی و احمد بن یوسف مقری شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تیباش
تصویر تیباش
عشوه، فریب، غمزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیفاق
تصویر تیفاق
جور شدن کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیفاف
تصویر تیفاف
کاسنی
فرهنگ لغت هوشیار
تحریک، خارش بدن، وسوسه، درد مفاصل
فرهنگ گویش مازندرانی