تیردان را گویند و ترکش مخفف آن است. (برهان) (از غیاث اللغات) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). از تیر (سهم) + کش = تیرکش و در ایتالیائی ’تورکاسو’. (حاشیۀ برهان چ معین) : ز صیدگاهی صیدی نکرده ام چه کنم دمی که تیرکشم پر بود کمان خالی. مسیح کاشی (از آنندراج). ، به معنی سوراخی که در دیوار قلعه و قصر ملوک برای انداختن تیر و بندوق به جانب دشمن، می سازند. (غیاث اللغات) (آنندراج). سوراخی در دیوار قلعه برای انداختن تیر و گلوله به جانب دشمن. (ناظم الاطباء) : قصر ترا برج کمان تیرکش شیشۀ آن نه فلک شیشه وش. میرخسرو (از آنندراج)
تیردان را گویند و ترکش مخفف آن است. (برهان) (از غیاث اللغات) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). از تیر (سهم) + کش = تیرکش و در ایتالیائی ’تورکاسو’. (حاشیۀ برهان چ معین) : ز صیدگاهی صیدی نکرده ام چه کنم دمی که تیرکشم پر بود کمان خالی. مسیح کاشی (از آنندراج). ، به معنی سوراخی که در دیوار قلعه و قصر ملوک برای انداختن تیر و بندوق به جانب دشمن، می سازند. (غیاث اللغات) (آنندراج). سوراخی در دیوار قلعه برای انداختن تیر و گلوله به جانب دشمن. (ناظم الاطباء) : قصر ترا برج کمان تیرکش شیشۀ آن نه فلک شیشه وش. میرخسرو (از آنندراج)
تیردان، ترکش، جعبه یا کیسه ای که در آن تیرهای کمان را جا می دادند و به پهلو می آویختند، هر تکه ای از نارنجک، خمپاره یا بمب که در اثر انفجار از آن جدا شده باشد
تیردان، ترکش، جعبه یا کیسه ای که در آن تیرهای کمان را جا می دادند و به پهلو می آویختند، هر تکه ای از نارنجک، خمپاره یا بمب که در اثر انفجار از آن جدا شده باشد