- تیسر
- آسان شدن کاری
معنی تیسر - جستجوی لغت در جدول جو
- تیسر
- آسان شدن، سهل گشتن، آماده شدن
- تیسر ((تَ یَ سُّ))
- آسان شدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آسان شدنی
شدنی، فراهم
بسمت چپ گردیدن
درست، تمام، راست، کامل، مهیاو صحیح، و بمعنی موج دریا و موج آب هم هست
آسان کردن آسانی آسان کردن سهل کردن، آسانی، جمع تیسیرات
مرغی است شبیه به طاوس ماده شفتین
گیاهی ازتیره شاه پسند که بصورت درخت یا درختچه میباشد. اصل آن از هندوستان و افریقای مرکزی است و در نواحی جنوبی ایران نیز یافت شود. برگش بیضوی کامل و سطح فوقانی پهنکش سبز رنگ و سطح تحتانی پهنک سفید است. پوست آن در تداوی بعنوان مدر مستعمل است
شدنی تر، سوی چپ، خوارتر آسان تر، دست چپ چپ مقابل ایمن
افسوس خوردن، حسرت خوردن
گشت گشت وگذار
دشواری و سختی
بیان و واضح و آشکار شدن
در همی
شکسته شدن، خرد شدن
گسستن ریسمان، پراکندن ریم (جراحت) پخش شدگی پخش بودن
بهانه کردن، درنگ کردن بهانه آوردن، درنگیدن
پیش از وقت حاجت خواستن
امکان پذیر، ممکن، شدنی
آسان گردانیدن، آسان کردن
چپ، طرف چپ، سمت دست چپ، آسان تر
دشوار شدن، سخت شدن، دشواری و سختی
حسرت داشتن، افسوس خوردن، دریغ خوردن
موج، موج دریا
آماده، مهیا، ساخته، مالش، مالش دادن و لوله ساختن تریاک
تیار کردن: آماده ساختن، مهیا کردن
آماده، مهیا، ساخته، مالش، مالش دادن و لوله ساختن تریاک
تیار کردن: آماده ساختن، مهیا کردن
شکسته شدن، درهم شکسته شدن، خرد شدن، شکستگی
به سمت چپ گردیدن، به طرف چپ مایل شدن، انحراف به چپ
سهل و آسان کننده
((مَ))
فرهنگ فارسی معین
گیاهی از تیره شاه پسند که به صورت درخت یا درختچه می باشد. اصل آن از هندوستان است و در نواحی جنوبی ایران نیز یافت می شود. برگش بیضوی کامل و پوست آن در تداوی به عنوان مدر مستعمل است