جدول جو
جدول جو

معنی تیزبین - جستجوی لغت در جدول جو

تیزبین
شخص دقیق و کنجکاو
تصویری از تیزبین
تصویر تیزبین
فرهنگ لغت هوشیار
تیزبین
دارای قوۀ بینایی دقیق، کنایه از دقیق، کنجکاو و باهوش
تصویری از تیزبین
تصویر تیزبین
فرهنگ فارسی عمید
تیزبین
دقیق، کنجکاو
تصویری از تیزبین
تصویر تیزبین
فرهنگ فارسی معین
تیزبین
Perceptive
تصویری از تیزبین
تصویر تیزبین
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تیزبین
восприимчивый
دیکشنری فارسی به روسی
تیزبین
wahrnehmend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تیزبین
сприйнятливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تیزبین
spostrzegawczy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تیزبین
感知的
دیکشنری فارسی به چینی
تیزبین
perceptivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تیزبین
percettivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تیزبین
perspicaz
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تیزبین
perspicace
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تیزبین
scherpzinnig
دیکشنری فارسی به هلندی
تیزبین
ช่างสังเกต
دیکشنری فارسی به تایلندی
تیزبین
tajam
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تیزبین
حادّ الإدراك
دیکشنری فارسی به عربی
تیزبین
सूझबूझ वाला
دیکشنری فارسی به هندی
تیزبین
תַפיסָנִי
دیکشنری فارسی به عبری
تیزبین
洞察力のある
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تیزبین
지각력이 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تیزبین
algısal
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تیزبین
mwelevu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تیزبین
সূক্ষ্মদর্শী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تیزبین
تیزفہم
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تیزبینی
تصویر تیزبینی
دقت کنجکاوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیزبینی
تصویر تیزبینی
دقت، کنجکاوی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیزبینی
تصویر تیزبینی
Acuity, Astuteness, Perceptiveness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
острота , сообразительность , проницательность
دیکشنری فارسی به روسی
Schärfe, Scharfsinn, Wahrnehmungsfähigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
гострота , кмітливість , проникливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ostrość, bystrość, wnikliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
acuidade, astúcia, perspicácia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
acutezza, astuzia, perspicacia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی