جدول جو
جدول جو

معنی تیزآب - جستجوی لغت در جدول جو

تیزآب
دهی از دهستان رودمیان خواف است که در بخش خواف شهرستان تربت حیدریه واقع است، 524 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی از دهستان میربیک است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است، 240 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان شاهیجان است که در بخش داراب شهرستان فسا واقع است و 450 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
تیزآب
به اصطلاح کیمیا جوهر شوره و اسید نیتریک، (ناظم الاطباء)، مایعی است بی رنگ و تندبو، استنشاق بخار آن خطرناک است، غالب فلزات را حل می کند، اگر آن را با اسید کلریدریک مخلوط کنند تیزآب سلطانی بدست آید، تندآب، جوهر شوره، اسید ازتیک اسید نیتریک، (فرهنگ فارسی معین)
سیل، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، آبی سیل آسا و خروشان، آبی تیز و پرشتاب در حرکت، آب تیز و تند و فروگیرنده و بنیان کن، تندآب:
شب و روز و چرخ و مه و آفتاب
دمان ابر و تند آتش و تیز آب،
اسدی (گرشاسب نامه)
لغت نامه دهخدا
تیزآب
مایعی است بیرنگ و تند بو. استنشاق بخارآن خطرناک است. غالب فلزات راحل میکند. اگرآنرا بااسید کلریدریک مخلوط کنند تیزاب سلطانی بدست آید تندآب جوهرشوره اسیدازتیک. اسیدنیتریک. یاتیزاب سلطانی. مخلوطی از تیزاب (اسیدازتیک) و اسیدکلریدریک (جوهرنمک) که میتواند همه فلزات - حتی طلا - را در خود حل کند تیزاب طلایی تیزاب فاروق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تیزاب
تصویر تیزاب
مایعی بی رنگ و تندبو که فلزات را (غیر از طلا و برخی فلزات کمیاب دیگر) حل می کند، در طب و صنعت به کار می رود. استنشاق بخار آن خطرناک است، تندآب، اسیدنیتریک، اسیدازتیک، جوهر شوره
تیزاب سلطانی: در علم شیمی مخلوط اسیدنیتریک و اسیدکلریدریک که می تواند طلا و طلای سفید را حل کند
فرهنگ فارسی عمید
دهی است از دهستان حمزه نو بخش خمین شهرستان محلات، واقع در 17 هزارگزی شمال خمین و دارای 205 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن و پنبه و چغندرقند و انگور، شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی و راه مالرو است ولی از طریق میشی جان می توان اتومبیل برد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
آبی زبان گز، تیزابه، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
لیزابه، رجوع به لیزابه شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان گل تپۀ فیض اﷲبیگی است که در بخش مرکزی شهرستان سقز واقع است و 240 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بِ سُ)
مخلوطی از تیزآب (اسید ازتیک) و اسید کلریدریک (جوهر نمک) که می تواند همه فلزات حتی طلا را در خود حل کند. تیزآب طلائی. تیزآب فاروق. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به تیزآب شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تیز آب
تصویر تیز آب
به اصطلاح کیمیا جوهر شوره و اسید نیتریک
فرهنگ لغت هوشیار
آب لزج که از دهان و بینی انسان و جانوران برآید، آب لزج که از میوه (مثلا هندوانه ای که زمستانی برآن گذشته) برآید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیزاب
تصویر تیزاب
اسیدنیتریک، مایعی است بی رنگ و تندبو، همه فلزات غیر از طلا را آب می کند، اگر با اسیدکلریدریک آمیخته شود، تیزآب سلطانی می شود که طلا را هم آب می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خیزآب
تصویر خیزآب
مد
فرهنگ واژه فارسی سره
اسید نیتریک، جوهر شوره
فرهنگ واژه مترادف متضاد