- تکنولوژی
- فن آوری
معنی تکنولوژی - جستجوی لغت در جدول جو
- تکنولوژی
- مجموع اصطلاحات فنی و صنعتی، صنعت
- تکنولوژی ((تِ نُ لُ))
- مطالعه فنون و ابزار و ماشین آلات و مواد اولیه، تجهیزات و روش های علمی که در حیطه خاصی به کار برده شود، فناوری (واژه فرهنگستان)
- تکنولوژی
- بهره گیری از یافته های علمی برای بهبود عملکرد در زمینه های صنعتی، کشاورزی، آموزشی، اقتصادی و مانند آن ها، روش ها و فنونی که به این منظور به کار برده می شوند، فناوری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Technologist
технолог
Technologe
технолог
technolog
tecnólogo
tecnologo
tecnólogo
technologue
technoloog
นักเทคโนโลยี
teknolog
تقنيٌّ
प्रौद्योगिकीविद्
מוּמְחֶה טֶכְנוֹלוֹגִיָה
teknolojist
mtaalamu wa teknolojia
প্রযুক্তিবিদ
ٹیکنالوجی ماہر
((تُ پُ لُ))
فرهنگ فارسی معین
علم بررسی خواصی از فضاها که با کشیدن یا فشردن تغییر نمی کند، خانواده ای از زیرمجموعه های یک مجموعه که نسبت به اجتماع دلخواه و اشتراک متناهی بسته است و خود مجموعه و مجموعه تهی را نیز در بر می گیرد (واژه فرهنگستان)
بوم شناسی
فرانسوی بومشناسی (قریب) اکونومی فرانسوی آبری (کردی)
((اِ کُ لُ))
فرهنگ فارسی معین
مطالعه روابط موجودات زنده با محیط و عادت ها و طرز زندگی آن ها، بوم شناسی، بوم شناخت (واژه فرهنگستان)