جدول جو
جدول جو

معنی تکنبث - جستجوی لغت در جدول جو

تکنبث
(تَ جَزْ زی)
درترنجیدن و منقبض شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تقبض مرد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ یَ)
در هم آمیخته شدن قوم ازمردم هر جنس. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). در هم آمیخته شدن قوم. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(کُمْ بُ)
کنابث. کنبوث (کم ) . درشت و درترنجیده و زفت. (منتهی الارب) (آنندراج). درشت و درترنجیده و زفت و بخیل. منقبض. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). صلب و منقبض. (محیط المحیط)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کنبث
تصویر کنبث
کنبوث: در ترنجیده زفت مرد ترنجیده اندام
فرهنگ لغت هوشیار