جدول جو
جدول جو

معنی تکلتو - جستجوی لغت در جدول جو

تکلتو
نمدزین، نمدی که زیر زین بر پشت اسب می اندازند، آدرم، آدرمه، ترمه، تکتلو
تصویری از تکلتو
تصویر تکلتو
فرهنگ فارسی عمید
تکلتو(تَ کَ)
بمعنی خوگیر اسب. این لغت ترکی است و در مصطلحات نوشته که تکلتو خوگیر اسب که آنرا نمدزین گویند... و در چراغ هدایت بمعنی نمدزین... (غیاث اللغات). نمدزین و آنرا خوگیر نیز گویند. (آنندراج). چیزی که از نمد و جز آن دوزند و زیر زین گذارند و ترمه نیز گویند تا بر پشت اسب از زین آسیبی نرسد. (ناظم الاطباء). صاحب برهان در ذیل کلمه نمدزین آرد... که بر پشت اسب نهند و زین را بر بالای آن گذارند و در این زمان تکلتو گویند -انتهی. صاحب منتهی الارب در ذیل جدیده السرج، در مادۀ ’ج دد’ آرد: تکلتوی زین و هما جدیدتان...:
ای جل خرسک تکلتو را مکن
عیب و در بر سر توهم در تو بره.
نظام قاری.
ای تکلتو بکفل پوش چو روزی برسی
خدمات جل خرسک برسان ایشان را.
نظام قاری.
ور تکلتو خوری و جل سایی
تیغۀ پشت و دستۀ دندان.
ظهوری (از آنندراج).
چو زین خود را نمی خواهد بپهلو
که دارد پشت او ریش از تکلتو.
اشرف (ایضاً).
، ریش که به اختلاط سبل دراز شده باشد... ریش که سبلت داخل کرده دراز سازند. (غیاث اللغات). و به مجاز ریشی که به اختلاط سبل دراز شده باشد چون دمی ماند... (آنندراج). بروت و شارب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تکلتو
ترکی نمدزین نمدی که زیر زین بر پشت اسب میاندازند نمدزین آدرم
تصویری از تکلتو
تصویر تکلتو
فرهنگ لغت هوشیار
تکلتو
نمدی که بر پشت اسب و زیر زین افکنند، نمدزین، آدرم، آدرمه
تصویری از تکلتو
تصویر تکلتو
فرهنگ فارسی معین
تکلتو((تَ کَ تُ))
نمدی که زیر زین بر پشت اسب می اندازند
تصویری از تکلتو
تصویر تکلتو
فرهنگ فارسی معین
تکلتو
بی مصرف، کسانی که بودن و نبودن آنان در جمعی و کاری احساس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تکتلو
تصویر تکتلو
نمدزین، نمدی که زیر زین بر پشت اسب می اندازند، آدرم، آدرمه، ترمه، تکلتو
فرهنگ فارسی عمید
از طوایفی هستند که دولت صفوی را بوجود آوردند. رجوع به سبک شناسی بهار ج 3 ص 280، 282، 284، 286 و 287 شود
لغت نامه دهخدا
(صُ)
دوزندۀ تکلتو:
گر تکلتودوز گیرد قیمت صد گز نمد
در تکلتویش خسی همچون جهاز اشتر است.
ملاطغرا (از آنندراج).
رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
تحرک، جنبش
فرهنگ گویش مازندرانی