جدول جو
جدول جو

معنی تکعبش - جستجوی لغت در جدول جو

تکعبش(تَ خِ یَ)
درترنجیدن پوست و یرا گرفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تکربش. (از اقرب الموارد). رجوع به تکربش شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَع ع)
درآویختن شاخ با خار درخت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ یَ)
در هم آمیخته شدن قوم ازمردم هر جنس. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). در هم آمیخته شدن قوم. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
بدام درآویخته شدن پرنده، فروشدن در چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ عُ)
یرا گرفتن و درترنجیدن اندام. (منتهی الارب) (آنندراج). تشنج جلد. (از اقرب الموارد). و رجوع به یرا شود
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دعوی باطل کردن بر کسی:تعبشنی بدعوی باطل، ادعاها علی ّ. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا