- تکشح
- گاییده شدن
معنی تکشح - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تراوش
تراوش، بارش کم، تراویدن
دختر گایی، شاشیدن
ترشرویی
برهنه شدن، پیداشدن پیدایی
تراویدن، پاشیده شدن مایعات به لباس یا بدن و مانند آن، تراوش آب از خلال سنگ یا چیز دیگر، به تدریج قوت گرفتن، توانا شدن و شایستگی حاصل کردن برای کاری
آویختن شمشیر یا حمایل به شانه، جامه به دوش افکندن
Ooziness, Secretion
выделение , секреция
Exsudation, Sekretion
виділення , секреція
wysięk, sekrecja
渗出 , 分泌
exsudação, secreção
essudazione, secrezione
exudación, secreción
exsudation, sécrétion
exsudatie, afscheiding
การซึม , การหลั่ง
eksudasi, sekresi
ترشّحٌ , إفرازٌ
रिसाव , स्राव
זִלְגוּל , הפרשה
浸出 , 分泌
삼출 , 분비
sızıntı, salgılama
utoaji
নিঃসরণ , স্রাব
رساؤ , ترشح
استخوان و تخم انگور هسته انگور
هستۀ انگور، دانۀ انگور، تکسک، تکیز، تکس، تکژ
تهیگاه، شبه سفید از سنگهای گرانبها که چون چشم پنام بر گردن آویزند، رویگردانی بریدن پیوند، پایداری: در کار درد پهلو تهیگاه جمع کشوح بیماری تهیگاه که با داغ کردن به شود، درد پهلو ذات الجنب