جدول جو
جدول جو

معنی تکشح - جستجوی لغت در جدول جو

تکشح
گاییده شدن
تصویری از تکشح
تصویر تکشح
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترشح
تصویر ترشح
تراوش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
تراوش، بارش کم، تراویدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفشح
تصویر تفشح
دختر گایی، شاشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکلح
تصویر تکلح
ترشرویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکشف
تصویر تکشف
برهنه شدن، پیداشدن پیدایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
تراویدن، پاشیده شدن مایعات به لباس یا بدن و مانند آن، تراوش آب از خلال سنگ یا چیز دیگر، به تدریج قوت گرفتن، توانا شدن و شایستگی حاصل کردن برای کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توشح
تصویر توشح
آویختن شمشیر یا حمایل به شانه، جامه به دوش افکندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
((تَ رَ شُّ))
تراویدن، پاشیده شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترشح
تصویر ترشح
Ooziness, Secretion
دیکشنری فارسی به انگلیسی
выделение , секреция
دیکشنری فارسی به روسی
Exsudation, Sekretion
دیکشنری فارسی به آلمانی
виділення , секреція
دیکشنری فارسی به اوکراینی
exsudação, secreção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
essudazione, secrezione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
exsudation, sécrétion
دیکشنری فارسی به فرانسوی
exsudatie, afscheiding
دیکشنری فارسی به هلندی
การซึม , การหลั่ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
ترشّحٌ , إفرازٌ
دیکشنری فارسی به عربی
रिसाव , स्राव
دیکشنری فارسی به هندی
זִלְגוּל , הפרשה
دیکشنری فارسی به عبری
নিঃসরণ , স্রাব
دیکشنری فارسی به بنگالی
رساؤ , ترشح
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تکش
تصویر تکش
(پسرانه)
نام یکی از پادشاهان سلسله خوارزمشاهیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تکش
تصویر تکش
استخوان و تخم انگور هسته انگور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکش
تصویر تکش
هستۀ انگور، دانۀ انگور، تکسک، تکیز، تکس، تکژ
فرهنگ فارسی عمید
تهیگاه، شبه سفید از سنگهای گرانبها که چون چشم پنام بر گردن آویزند، رویگردانی بریدن پیوند، پایداری: در کار درد پهلو تهیگاه جمع کشوح بیماری تهیگاه که با داغ کردن به شود، درد پهلو ذات الجنب
فرهنگ لغت هوشیار